به هزار خنجرم ار عیان ، زند از دلم رود آن زمان
که نوازد آن مهِ مهربان ، به یکی نگاهِ نهانیَم

#هاتف_اصفهانی

به حریم خلوت خود شبی ، چه شود نهفته بخوانی‌ام...

آواز:
#استاد_محمدرضا_شجریان

شعر:
#هاتف_اصفهانی

هر گل که شمیم مشکبار آید ازو
بی‌روی تو خاصیت خار آید ازو

جانی که گرامی‌تر از آن چیزی نیست
ای جان جهان بی تو چکار آید ازو


#هاتف_اصفهانی

.

مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم
چو بلبل زین چمن با ناله و آه و فغان رفتم

نبستم دل به مهر دیگران اما ز کوی تو
ز بس نامهربانی دیدم ای نامهربان رفتم


#هاتف_اصفهانی

.

به قید زلف تو آن دل که پایبند شود
غمش مباد که فارغ ز هر گزند شود

بلند نام تو در حُسن شد ، خوشا روزی
که در جهان به وفا نام تو بلند شود !

#هاتف_اصفهانی

چه گویمت که دلم از جدائیت چون است
دلم جدا ز تو دل نیست قطرهٔ خون است

ز من بریدی اگر مهر بی‌سبب دانم
که این نه کار تو این کار ، کار گردون است

#هاتف_اصفهانی

.

در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد
آری کسی که دل داد پروای جان ندارد

پرسی ز من که دارد؟ زان بی‌نشان نشانی
هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد


#هاتف_اصفهانی



ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﻮﻝ همیشه ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﺍﻣﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎﺳﻬﺎ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ هستند...

ﻭﻗﺘﯽ بیشتر ارزش داریم که ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ باشیم...!

‌
نبستم دل به مهرِ ديگران اما ز کوی تو
ز بس نامهربانی ديدم ای نامهربان, رفتم . . .

#هاتف_اصفهانی