نیستی پیشهکن از عالم پندار برآ
خوابش راکم شمر از زحمت بسیار برآ
قلقل ما و منت پر بهگلو افتادهست
بشکن این شیشه وچون باده به یکبار برآ
تا بهکی فرصت دیدار به خوابتگذرد
چون شررجهدکن ویک مژه بیدار برآ
همه کس آینهپردازی عنقا دارد
تو هم از خویش نگردیده نمودار برآ
خودفروشی همه جا تخته نمودهست دکان
خواه در خانهنشین خواه به بازار برآ
سرسری نیست هوای سربام تحقیق
ترک دعویکن ولختی به سرداربرآ
ناله هم بیمددی نیست به معراج قبول
بال اگر ماند ز پر؟ به منقار برآ
تاکند حسن ادا طوطی این انجمنت
با حدیث لبش از؟ه شکربار برآ
ماه نو منفعل وضع غرور است اینجا
گربه افلاک برآی؟ که نگسونسار برآ
دادرس آینه بر طاق تغافل دارد
همچو آه از دل مأیوس به زنهار برآ
شمع را تا نفسی هست بجا، باید سوخت
سخت واماندهای از پای خود ایخار برآ
تکیه بر عافیت ازقامت پیری ستم است
بیدل از سایهٔ این خم شده دیوار برآ
#بیدل_دهلوی
خوابش راکم شمر از زحمت بسیار برآ
قلقل ما و منت پر بهگلو افتادهست
بشکن این شیشه وچون باده به یکبار برآ
تا بهکی فرصت دیدار به خوابتگذرد
چون شررجهدکن ویک مژه بیدار برآ
همه کس آینهپردازی عنقا دارد
تو هم از خویش نگردیده نمودار برآ
خودفروشی همه جا تخته نمودهست دکان
خواه در خانهنشین خواه به بازار برآ
سرسری نیست هوای سربام تحقیق
ترک دعویکن ولختی به سرداربرآ
ناله هم بیمددی نیست به معراج قبول
بال اگر ماند ز پر؟ به منقار برآ
تاکند حسن ادا طوطی این انجمنت
با حدیث لبش از؟ه شکربار برآ
ماه نو منفعل وضع غرور است اینجا
گربه افلاک برآی؟ که نگسونسار برآ
دادرس آینه بر طاق تغافل دارد
همچو آه از دل مأیوس به زنهار برآ
شمع را تا نفسی هست بجا، باید سوخت
سخت واماندهای از پای خود ایخار برآ
تکیه بر عافیت ازقامت پیری ستم است
بیدل از سایهٔ این خم شده دیوار برآ
#بیدل_دهلوی
در هوایِ زلفِ مشکینِ تو ، هرجا دم زدم ،
دودِ آهَم ، عالمی را ،، سنبلستان کرد و رفت ،
دوش ، سیلابِ خیالت ،، میگذشت از خاطرم ،
خانهٔ دل ، بر سرِ ره بود ،،، ویرانکرد و رفت ،
#بیدل_دهلوی
دودِ آهَم ، عالمی را ،، سنبلستان کرد و رفت ،
دوش ، سیلابِ خیالت ،، میگذشت از خاطرم ،
خانهٔ دل ، بر سرِ ره بود ،،، ویرانکرد و رفت ،
#بیدل_دهلوی
غیر وحدت برنتابد همت عرفان ما
دامن خویش است چون صحرا گل
دامان ما
یار در آغوش و نام او نمیدانمکه
چیست
سادگی ختم است چون آیینهبر
نسیان ما
در تپیدنگاه امکان شوخی نظارهایم
از غباری میتوان ره بست بر جولان ما
مدعا از دل به لب نگذشته میسوزد
نفس
اینقدر دارد خموشی آتش پنهان ما
جلوه درکار است و ما با خود قناعت
کردهایم
بهکه بر روی تو باشد چشم ما حیران ما
#بیدل_دهلوی
دامن خویش است چون صحرا گل
دامان ما
یار در آغوش و نام او نمیدانمکه
چیست
سادگی ختم است چون آیینهبر
نسیان ما
در تپیدنگاه امکان شوخی نظارهایم
از غباری میتوان ره بست بر جولان ما
مدعا از دل به لب نگذشته میسوزد
نفس
اینقدر دارد خموشی آتش پنهان ما
جلوه درکار است و ما با خود قناعت
کردهایم
بهکه بر روی تو باشد چشم ما حیران ما
#بیدل_دهلوی
.
همه عمر با تو قدح زدیم و
نرفت رنج خمار ما
چه قیامتی که نمیرسی ز
کنار ما، به کنار ما
#بیدل_دهلوی
همه عمر با تو قدح زدیم و
نرفت رنج خمار ما
چه قیامتی که نمیرسی ز
کنار ما، به کنار ما
#بیدل_دهلوی
Audio
#موسیقی_عرفانی
#ساقی_بده_شرابی
#تورج_زاهدی
گفتی چه کسی در چه خیالی به کجایی
بیتاب توأم ، محو توأم ، خانه خرابم
#بیدل_دهلوی
#ساقی_بده_شرابی
#تورج_زاهدی
گفتی چه کسی در چه خیالی به کجایی
بیتاب توأم ، محو توأم ، خانه خرابم
#بیدل_دهلوی
اشکم به نظر قطره زنان می رقصد
آهم به جگر بال فشان می رقصد
تا یاد تو می کنم،دلم می بالد
تا نام تو می برم،زبان می رقصد
#بیدل_دهلوی
آهم به جگر بال فشان می رقصد
تا یاد تو می کنم،دلم می بالد
تا نام تو می برم،زبان می رقصد
#بیدل_دهلوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پهلو به چرخ میزند امروز جاه عید
کج کرده است باز مه نو کلاه عید
دارد ز ماه نو همه تن یک خط جبین
یارب بر آستان که افتاد راه عید
گویا به وصف قبلهٔ معنینواز ماست
این مصرع بلند فلک دستگاه عید
#بیدل_دهلوی
عید فطر بر عاشقانی که این ماه را به یمن جستجوی معنا برای خویش ، قرب به حضرت دوست و خدمت و همت در راه خلق ،
مبارک ساختند ،
به انها که گره گشودند و اشک ستردند،
به خادمان بی دریغ
و مصلحان بی هراس ،
خجسته باد .
کج کرده است باز مه نو کلاه عید
دارد ز ماه نو همه تن یک خط جبین
یارب بر آستان که افتاد راه عید
گویا به وصف قبلهٔ معنینواز ماست
این مصرع بلند فلک دستگاه عید
#بیدل_دهلوی
عید فطر بر عاشقانی که این ماه را به یمن جستجوی معنا برای خویش ، قرب به حضرت دوست و خدمت و همت در راه خلق ،
مبارک ساختند ،
به انها که گره گشودند و اشک ستردند،
به خادمان بی دریغ
و مصلحان بی هراس ،
خجسته باد .
اشک مژگانپرورم، از حسرتم غافل مباش
نالهاندودست آن گل کز نیستان بشکفد
کو نسیم مژده وصلی که از پرواز شوق
غنچهٔ دل در برم تا کوی جانان بشکفد
#بیدل_دهلوی
نالهاندودست آن گل کز نیستان بشکفد
کو نسیم مژده وصلی که از پرواز شوق
غنچهٔ دل در برم تا کوی جانان بشکفد
#بیدل_دهلوی