ز من مپرس کیاَم ، یا کجا دیارِ من است ،
ز شهرِ عشقم و ،،، دیوانگی ، شعارِ من است ،
منم ، ستارهٔ شام و ،،، تویی ، سپیدهٔ صبح ،
همیشه ، سویِ رهت ، چشم انتظارِ من است ،
مرا به صحبتِ بیگانگان ، مده نسبت ،
که من عقابم و ،،، مردار ، کِی شکارِ من است؟ ،
#سیمین_بهبهانی
ز شهرِ عشقم و ،،، دیوانگی ، شعارِ من است ،
منم ، ستارهٔ شام و ،،، تویی ، سپیدهٔ صبح ،
همیشه ، سویِ رهت ، چشم انتظارِ من است ،
مرا به صحبتِ بیگانگان ، مده نسبت ،
که من عقابم و ،،، مردار ، کِی شکارِ من است؟ ،
#سیمین_بهبهانی
به خانه که آمدند،چند نامه تسلی آمیز رسیده بود.
از میان آنها تسلیت مک ماهون به دلش نشست وآن را برای خسرو و عمه ترجمه کرد:
«گریه نکن خواهرم.
درخانه ات درختی خواهد رویید،
و درختهایی درشهرت
وبسیار درختان در سرزمینت.
وباد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانیدو
درختها از باد خواهند پرسید:در راه که می آمدی سحر را ندیدی!»
سووشون
#سیمین_دانشور
از میان آنها تسلیت مک ماهون به دلش نشست وآن را برای خسرو و عمه ترجمه کرد:
«گریه نکن خواهرم.
درخانه ات درختی خواهد رویید،
و درختهایی درشهرت
وبسیار درختان در سرزمینت.
وباد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانیدو
درختها از باد خواهند پرسید:در راه که می آمدی سحر را ندیدی!»
سووشون
#سیمین_دانشور
کانال تلگرامیsmsu43@
همایون شجریان - کولی
"کولی"
آواز: #همایون_شجریان
آهنگ: #تهمورس_پورناظری
شعر: #سیمین_بهبهانی:
رفت آن سوار کولی، با خود تو را نبرده
شب مانده است و با شب، تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانهات کو؟
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟
رفت آنکه پیش پایش، دریا ستاره کردی
چشمان مهربانش، یک قطره ناسترده
میرفت و گرد راهش، از دود آه تیره
نیلوفرانه در باد، پیچیده تاب خورده
سودای همرهی را، گیسو به باد دادی
رفت آن سوار با خود، یک تار مو نبرده
آواز: #همایون_شجریان
آهنگ: #تهمورس_پورناظری
شعر: #سیمین_بهبهانی:
رفت آن سوار کولی، با خود تو را نبرده
شب مانده است و با شب، تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانهات کو؟
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟
رفت آنکه پیش پایش، دریا ستاره کردی
چشمان مهربانش، یک قطره ناسترده
میرفت و گرد راهش، از دود آه تیره
نیلوفرانه در باد، پیچیده تاب خورده
سودای همرهی را، گیسو به باد دادی
رفت آن سوار با خود، یک تار مو نبرده
Pa Be Paye To (Acoustic Version)
Mohsen Yeganeh
گذشتم از سر عالم، کسی چه می داند
که من به گوشهء خلوت، چه عالمی دارم
تو دل نداری و غم هم نداری اما من
خوشم از این که دلی دارم و غمی دارم
#سیمین_بهبهانی
که من به گوشهء خلوت، چه عالمی دارم
تو دل نداری و غم هم نداری اما من
خوشم از این که دلی دارم و غمی دارم
#سیمین_بهبهانی
صدای پای که میآید؟
به کوچهام که گذر دارد؟
بگو که پنجره بگشایم، اگر ز عشق خبر دارد
دلم گرفته ز تنهایی
بُوَد که پنجره بگشایم
اگر گذرگه خاموشم، هنوز راهگُذر دارد
#سیمین_بهبهانی
از مجموعهی « یک دریچه آزادی »
صدای پای که میآید؟
به کوچهام که گذر دارد؟
بگو که پنجره بگشایم، اگر ز عشق خبر دارد
دلم گرفته ز تنهایی
بُوَد که پنجره بگشایم
اگر گذرگه خاموشم، هنوز راهگُذر دارد
#سیمین_بهبهانی
از مجموعهی « یک دریچه آزادی »
تو اگر می خواهی برو شهرها را فتح کن ، اما من آدم ها را فتح می کنم و از جمله تو را ، اسمش را بگذار مکر زنانه .
📕 کتاب : از پرنده های مهاجر بپرس
✍ اثر : #سیمین_دانشور
سیمینتاج دانشور (۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ – ۱۸ اسفند ۱۳۹۰) نویسنده و مترجم ایرانی بود.او نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت.مهمترین اثر او نخستین رمانش سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شدهاست.سووشون از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران بهشمار میرود.دانشور، همراهِ همسرش جلال آل احمد ، عضو کانون نویسندگان ایران بودو در نخستین انتخابات (فروردین ۱۳۴۷) به عنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد
📕 کتاب : از پرنده های مهاجر بپرس
✍ اثر : #سیمین_دانشور
سیمینتاج دانشور (۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ – ۱۸ اسفند ۱۳۹۰) نویسنده و مترجم ایرانی بود.او نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت.مهمترین اثر او نخستین رمانش سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شدهاست.سووشون از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران بهشمار میرود.دانشور، همراهِ همسرش جلال آل احمد ، عضو کانون نویسندگان ایران بودو در نخستین انتخابات (فروردین ۱۳۴۷) به عنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد
🥀🌸🥀🌸🥀
🔵 به هوش باشیم 🔵
۴۷۳
⭕️جعلیاتِ⭕️
در
❗️فضایِ مجازی❗️
اثرِ دیگری از
🟢جاعلانِ مجازینشین🟢
خنده باید زد به ریش روزگار
ورنه دیر یا زود پیرت می کند
سنگ اگر باشی خمیرت می کند
شیر اگر باشی پنیرت می کند
باغ اگر باشی کویرت می کند
شاه اگر باشی حقیرت می کند
ثروت ار داری فقیرت می کند
گاز را بگرفته زیرت می کند
عاقبت از عمر سیرت می کند
گر زدی قهقه به ریش روزگار
ریش را چرخانده شیرت می کند
دل به تو داده دلیرت می کند
خویشتن فرش مسیرت می کند
عشق را نور ضمیرت می کند
خاک اگر باشی حریرت می کند
کورش ار باشی کبیرت می کند
رستم ار باشی امیرت می کند
آشپز باشی وزیرت می کند
پس بخندید و بخندانید هم
خنده دنیا را اسیرت می کند
✅ #گوینده_اصلی
✍ #محمود مسعودی
#جعل_شده به نام 👇
❌#سیمین بهبهانی❌
❌ #اشعار_جعلی_را_بشناسیم
❌ #متون_جعلی_را_بشناسیم
❌ #اشعار_جعلی_منتشر_نکنیم
🥀🌸🥀🌸🥀
🔵 به هوش باشیم 🔵
۴۷۳
⭕️جعلیاتِ⭕️
در
❗️فضایِ مجازی❗️
اثرِ دیگری از
🟢جاعلانِ مجازینشین🟢
خنده باید زد به ریش روزگار
ورنه دیر یا زود پیرت می کند
سنگ اگر باشی خمیرت می کند
شیر اگر باشی پنیرت می کند
باغ اگر باشی کویرت می کند
شاه اگر باشی حقیرت می کند
ثروت ار داری فقیرت می کند
گاز را بگرفته زیرت می کند
عاقبت از عمر سیرت می کند
گر زدی قهقه به ریش روزگار
ریش را چرخانده شیرت می کند
دل به تو داده دلیرت می کند
خویشتن فرش مسیرت می کند
عشق را نور ضمیرت می کند
خاک اگر باشی حریرت می کند
کورش ار باشی کبیرت می کند
رستم ار باشی امیرت می کند
آشپز باشی وزیرت می کند
پس بخندید و بخندانید هم
خنده دنیا را اسیرت می کند
✅ #گوینده_اصلی
✍ #محمود مسعودی
#جعل_شده به نام 👇
❌#سیمین بهبهانی❌
❌ #اشعار_جعلی_را_بشناسیم
❌ #متون_جعلی_را_بشناسیم
❌ #اشعار_جعلی_منتشر_نکنیم
🥀🌸🥀🌸🥀
ز من مپرس کیاَم ، یا کجا دیارِ من است ،
ز شهرِ عشقم و ،،، دیوانگی ، شعارِ من است ،
منم ، ستارهٔ شام و ،،، تویی ، سپیدهٔ صبح ،
همیشه ، سویِ رهت ، چشم انتظارِ من است ،
مرا به صحبتِ بیگانگان ، مده نسبت ،
که من عقابم و ،،، مردار ، کِی شکارِ من است؟ ،
#سیمین_بهبهانی
ز شهرِ عشقم و ،،، دیوانگی ، شعارِ من است ،
منم ، ستارهٔ شام و ،،، تویی ، سپیدهٔ صبح ،
همیشه ، سویِ رهت ، چشم انتظارِ من است ،
مرا به صحبتِ بیگانگان ، مده نسبت ،
که من عقابم و ،،، مردار ، کِی شکارِ من است؟ ،
#سیمین_بهبهانی
شب چون به چشم اهل جهان خواب میدود
میل تو گرم، در دل بی تاب میدود
در پرده ی نهانِ دلم جای میکنی
گویی به چشم خسته تنی خواب میدود
میبوسمت به شوق و برون میشوم ز خویش
چون شبنمی که بر گل شاداب میدود
میلغزد آن نگاه شتابان به چهرهام
چون بوسهی نسیم که بر آب میدود
وز آن نگاه، مستی عشق تو در تنم
آنگونه میدود که می ناب میدود
بر دامنم ز مهر بنهْ سر، که عیب نیست
خورشید هم به دامن مرداب میدود
وزگفتگوی خلق مخور غم، که گاهگاه
ابر سیه به چهرهی مهتاب میدود
#سیمین_بهبهانی✨
#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگى
میل تو گرم، در دل بی تاب میدود
در پرده ی نهانِ دلم جای میکنی
گویی به چشم خسته تنی خواب میدود
میبوسمت به شوق و برون میشوم ز خویش
چون شبنمی که بر گل شاداب میدود
میلغزد آن نگاه شتابان به چهرهام
چون بوسهی نسیم که بر آب میدود
وز آن نگاه، مستی عشق تو در تنم
آنگونه میدود که می ناب میدود
بر دامنم ز مهر بنهْ سر، که عیب نیست
خورشید هم به دامن مرداب میدود
وزگفتگوی خلق مخور غم، که گاهگاه
ابر سیه به چهرهی مهتاب میدود
#سیمین_بهبهانی✨
#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگى
#حسادت
بعضی آدم ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه شان حسد می برند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد می برند و دلشان می خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش.
#سیمین_دانشور
بعضی آدم ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه شان حسد می برند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد می برند و دلشان می خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش.
#سیمین_دانشور