معرفی عارفان
922 subscribers
31.3K photos
11.4K videos
3.13K files
2.57K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
وصال زنده‌دلی رو نداد، پنداری
که در قلمرو دلها هنوز طاعونست...


#طالب
نگویم# راز او با دل که ترسم شحنه ی غیرت
کشد شمشیر و از گردن سر غماز بردارد

#طالب_آملی
متاع خرمن ما خوشه خوشه‌ی جگر است!
#طالب
دلم نمی‌کشد از کوی او بجای دگر
سرم نمی‌طلبد سایه‌ی همای دگر

هوای آن چمنم بس موافق افتادست
کجا روم که نمی‌سازدم هوای دگر

به خاک پای تو چشم امیدها دارم
مباد قسمت این دیده توتیای دگر

بجز تو گر سر همت به کس فرو آرم
چنان بود که شوم بنده‌ی خدای دگر

نوای تو درد منست چون «طالب»
مباد بلبل نطق مرا نوای دگر ...

#طالب_آملی
بشوق او سپردم خویش را او داند و کارش
که کار افتاده ی عشقم،نمی آیم به کار خود

#طالب_آملی
دلی دارم پریشان، خاطری از دل پریشان‌تر

چو دستاری که مجنون بر سرِ ژولیده پیچیده...

#طالب_آملی
دور از آن لب ، باده‌ی عشرت ،

لبِ ساغر ندید ،


تا ، تو رفتی ، چشمِ عشرت ،

روشنی ، دیگر ندید ،




غیرِ داغِ ناامیدی ،

بر دلِ سوزانِ من ،


آتشِ دوزخ ،

کسی ، در تَشتِ خاکستر ندید ،



#طالب_آملی
به رقص ، آن نازنین ،

هر گَه ، قدم از ناز ، بردارد ،




دلم در سینه ،

چون خلخالِ او ، آواز بردارد ،



#طالب_آملی
با دوست هم عنان به ره عیدگه شدیم
در سر خمارِ روزه و بر لب شرابِ عید . . .

#طالب
🕊️
آتش به آب و یار به اغیار و گل به خار

کردند صلح و بَخت به ما آشتی نکرد ...

#طالب_آملی
به‌ سرِ زلفِ تو گویا قسمی خورده که باز
بوی مشک از دهنِ زخمِ دلم می‌آید!


#طالب
ز گریه شام و سحر دیده چند تَر مانَد؟
دعا کنیم که نی شام و نی سحر مانَد

به غارتِ چمنت بر بهار، منّت‌هاست
که گُل به دستِ تو از شاخه تازه‌تر ماند!

دو زلفِ یار، به هم آنقَدَر نمی‌ماند 
که روزِ ما و شبِ ما به یکدگر ماند!

نهاده‌ام به جگر داغِ عشق و می‌ترسم 
جگر نمانَد و این داغْ بر جگر ماند

کنید داخلِ اجزایِ نوشدارویِ ما
هر آن گیاه که برگش به نیشتر ماند

اگر به جامه‌ی آهن دَمی فِشانم اشک
از او نه اَبره به جا و نه آستر ماند

برای عزّتِ مکتوبِ او به دست آرید 
فرشته‌ای که به مرغانِ نامه‌بَر ماند

ز بس فُتاده به هرگوشه پاره‌های دلم
فضایِ دَهر، به دکّانِ شیشه‌گر ماند

ز شهدِ خامه‌ی #طالب چو لب کنم شیرین 
دو هفته در دهنم طعمِ نیشکر ماند

#طالب

نیشتر: ابزاری که با آن رگ می‌زنند.
ابره: بخش بیرونی لباس
آستر: بخش درونی لباس
دهر: روزگار
خامه: قلم
فرق در چاشنی ِ نیشِ تو و نوشِ تو نیست

هر دو یک مرتبه دارند، دریغا هر دو

#طالب_آملی
دوستان شاد شوند از غمِ پنهانی ما

جمع گردد دلِ یاران ز پریشانی ما

ما که ویران شدگانیم بدین دلشادیم

که جهانی شده آباد ز ویرانی ما

#طالب_آملی
به ذوقِ اُنسِ تو
ما وحشی از جهان شده ایم

دلیل ِ رامِ تو بودن بُوَد رمیدنِ ما...



#طالب_آملی
بر لطف و قهر می‌گذر روزگار و ما
یا مرهمیم بر دل خود یا جراحتیم!

#طالب
بی هَراسَم زِ اَجَل ، زانکه گمانَم نَبُوَد

که گلوگیر‌تَر اَز هِجرِ تُو باشَد اَجَلی...


#طالب_آملی
پوشی ز رُخم دیده و دزدی ز بَرم دل
در دلبری، این شیوه‌ی ممتاز تو نازم!

#طالب
فرق در چاشنی ِ نیشِ تو و نوشِ تو نیست

هر دو یک مرتبه دارند، دریغا هر دو

#طالب_آملی
گَه از مَلال، به خارِ شکسته می‌مانَم
گَه از شَعَف، به خُمارِ شکسته می‌مانَم
نِثار می‌کنم از دیده، ناردانهٔ اشک
دلم پُر است، به نارِ شکسته می‌مانَم

#طالب_آملی