گر بر سرِ نفسِ خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
مردی نبوَد فُتاده را پای زدن
گر دستِ فُتادهای بگیری، مردی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
مردی نبوَد فُتاده را پای زدن
گر دستِ فُتادهای بگیری، مردی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
از دفترِ عشق، راز میخوان و مگوی
مرکب پیِ این قافله میران و مگوی
خواهی که دل و دین به سلامت ببری
میبین و مکن ظاهر و میدان و مگوی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
مرکب پیِ این قافله میران و مگوی
خواهی که دل و دین به سلامت ببری
میبین و مکن ظاهر و میدان و مگوی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
آنها که مقیمِ عالمِ جان باشند
واندر طلبِ وصالِ جانان باشند
با هر که به دوستی سپارند قدم
در غیبت و در حضور یکسان باشند
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
واندر طلبِ وصالِ جانان باشند
با هر که به دوستی سپارند قدم
در غیبت و در حضور یکسان باشند
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
گر بر سرِ نفسِ خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
مردی نبوَد فُتاده را پای زدن
گر دستِ فُتادهای بگیری، مردی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
مردی نبوَد فُتاده را پای زدن
گر دستِ فُتادهای بگیری، مردی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
تا بر سرِ کبر و کینه هستی، پستی
تا پیروِ نفسِ بتپرستی، مستی
از فکرِ جهان و قیدِ اندیشهیِ او
چون شیشهیِ آرزو شکستی، رستی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی
تا پیروِ نفسِ بتپرستی، مستی
از فکرِ جهان و قیدِ اندیشهیِ او
چون شیشهیِ آرزو شکستی، رستی
#پهلوان_محمود_بن_پوریای_ولی