مرا نگاه کن !
من
در ابتدای "تو" ایستاده ام ؛
پای مرا به شعرهایت باز کن!
پراکنده کن
عطر موهای مرا در واژه ها..
روزهاست انگار
از چشمِ قلمت
افتاده ام..!
#مینا_آقازاده
#میم
من
در ابتدای "تو" ایستاده ام ؛
پای مرا به شعرهایت باز کن!
پراکنده کن
عطر موهای مرا در واژه ها..
روزهاست انگار
از چشمِ قلمت
افتاده ام..!
#مینا_آقازاده
#میم
صبح است و خورشید
با انگشتانِ طلایی
می‌کوبد بر پنجره‌ات
بیدار شو...
بگذار زندگی
از دریچه‌ی چشمانِ تو آغاز شود.
#مینا_آقازاده
#ص
با انگشتانِ طلایی
می‌کوبد بر پنجره‌ات
بیدار شو...
بگذار زندگی
از دریچه‌ی چشمانِ تو آغاز شود.
#مینا_آقازاده
#ص
نفس هایت را
قطره قطره
بِچِکان روی لبم
من آن گیاهِ تشنه ام
که از راهِ بوسه های "تو"
زنده مانده اَم!
#مینا_آقازاده
#ن
قطره قطره
بِچِکان روی لبم
من آن گیاهِ تشنه ام
که از راهِ بوسه های "تو"
زنده مانده اَم!
#مینا_آقازاده
#ن
عشقِ تو
مثل هوای گرم تابستان است ؛
تازه اَم می کند ..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را
از دوست داشتنت پُرکنم ...!
#مینا_آقازاده🌱
#ع
مثل هوای گرم تابستان است ؛
تازه اَم می کند ..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را
از دوست داشتنت پُرکنم ...!
#مینا_آقازاده🌱
#ع
عشقِ تو
مثل هوای دَم صبح است ؛
تازه اَم می کند ..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را
از دوست داشتنت پُرکنم ...!
#مینا_آقازاده
#ع
مثل هوای دَم صبح است ؛
تازه اَم می کند ..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را
از دوست داشتنت پُرکنم ...!
#مینا_آقازاده
#ع
نفس هایت را
قطره
قطره
بِچِکان روی لبم ؛
من آن گیاهِ تشنه ام
که از راهِ بوسه های
تو زنده مانده اَم
#مینا_آقازاده
#ن
قطره
قطره
بِچِکان روی لبم ؛
من آن گیاهِ تشنه ام
که از راهِ بوسه های
تو زنده مانده اَم
#مینا_آقازاده
#ن
باید بیایم ،
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتن تو آفریده است...
#مینا_آقازاده
#ب
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتن تو آفریده است...
#مینا_آقازاده
#ب
سحر خیز تر از من
عشقِ تو است؛
که هر صبح
زودتر از من بیدار می شود
وَ تا آخرِ شب
چشم روی هم نمی گذارَد...
#مینا_آقازاده
#س
عشقِ تو است؛
که هر صبح
زودتر از من بیدار می شود
وَ تا آخرِ شب
چشم روی هم نمی گذارَد...
#مینا_آقازاده
#س
زمستان است و
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!
پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف
می نشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟
دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام...!
#مینا_آقازاده
#ز
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!
پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف
می نشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟
دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام...!
#مینا_آقازاده
#ز
لب های #تُ
برای خنده و بوسه و
عاشقانه حرف زدن
آفریده شده است
پس بخند و ببوس و بگو
عاشقانه ترین حرفهای جهان را..
#مینا_آقازاده
#ل
برای خنده و بوسه و
عاشقانه حرف زدن
آفریده شده است
پس بخند و ببوس و بگو
عاشقانه ترین حرفهای جهان را..
#مینا_آقازاده
#ل