زبان نایینی
983 subscribers
4.03K photos
1.39K videos
207 files
361 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
شیریق، شیریخ= قیطان، رشته ای ابریشمین
شِفتَه=۱-گل و آهک، ترکیبی از خاک و آهک برای اب بندی اب انبار و استخر
۲-شته، آفتی برای گیاهان و درختان
شفتالو= هلوی تهرانی
شیوِی=شوید
شیگِنده=چغاله، میوه سبز و نارس
شیگیجَه=شقیقه، گیجگاه
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
اولین آموزگار خانم نایین
دبستان مختلط نایین در سال 1312 توسط مرحوم ابوالحسن پیرنیا
(معاضد السلطنه) با وقف خانه شخصی خود در کوچه پاقلعه از محله باب المسجد آغاز به کار کرد، تابلو مدرسه که از دو قطعه کاشی تشکیل شده بود دارای چنین مضمونی بود «دبستان چهار کلاسه مختلط نایین سال تأسیس 1312 »اما بعداً به دبستان نمونه پیرنیا تغییر نام یافت.
مدرسه در سال اول با 5 دانش آموز پسر و 3 دانش آموز دختر شروع به فعالیت نمود. مدیر و آموزگار مدرسه خانم میمنت بقائی فرزند محمدعلی بقائی و خواهر مرحوم میرزا باقر ادیب و همسر مرحوم میرزا جلال بقائی با مدرک ششم ابتدایی بود.
حکم و ابلاغ اداری خانم بقائی اولین آموزگار خانم نایین
《اداره معارف و اوقاف یزد مورخ 15 شهریور 1312 نمره 133
مُخدّره میمنت خانم بقائی
اداره معارف و اوقاف یزد شما را به سمت معلّمی مدرسه اناث و ذکور (مختلط) نایین منصوب می دارد که با کمال جدّیت در 
وظایف مرجوعه اقدام نمایید. حقوقی که به شما پرداخت می شود ماهی مبلغ (هشت تومان  است) که از اول آذر ماه 1312 مرتباً مأخوذ خواهید نمود. 》
رئیس معارف و اوقاف یزد
نایین نامه.      ص ۲۲۱
@naein_nameh
VID-20220904-WA0035 (1).mp4
13.7 MB
#مفاخر_ایران
.
دکتر محمود حسابی
@naein_nameh
#در_استقبال_پاییز
.
" پاییز"                
   فصل پاییز است و باد برگ ریز
کینه جو،کوبنده با دندان تیز
می نهد پا بر گلوی نارون
می وزد توفنده بر باغ و چمن
ارغوان را چادر از سر می کشد
از سر انجیر معجر  می کشد
بید مجنون را گریبان می درد
توت را بر پای دامان می درد
نیشتر بر شاخ الو می زند
تیشه بر اندام گردو می زند
پنجه افشارد به گردن  نار را
خوار سازد خار بی مقدار را
سیب را دستار می گیرد ز سر
شاخ ابی۱ را همی سوزد جگر
عرضه دارد روز روشن خواب را
فندق و الوچه و عناب را
پسته را لبخند می گیرد ز لب
بید را عریان کند در طول شب
تا برنجاند دل امرود را
می کشد از تار جانش پود را
با فسونش می دمد بر شاخ تاک
تا حجابش را فرو ریزد به خاک
با صنوبر نیز بازی می کند
در سقوطش کارسازی می کند
کار پاییز است عریان ساختن
برگ و بار شاخه ها انداختن
یک چنین اعجوبه ای با این صفات
می رساند باز پیغام حیات  ---------------۱-گلابی 
شعر زیبای پاییز سروده استاد محمد علی  ابراهیمی انارکی
@naein_nameh
Forwarded from 👱‍♀👩‍🦰 ذبیگرام 👩‍🦰👱‍♀
💃💃💃💃💃💃💃
عطیه بلوچی نائب‌قهرمان اسکیت (۱۰کیلومتر) لیگ بانوان کشور شد...
ایشالا المپیک عطیه خانم
تبریکات همشهریاتا پذیرا باش
👏👏❤️❤️💃💃🌹🌹
#مساجد_نایین
#مشاهیر_نایین
.
مسجد شیخ مغربی
در وسط بازار بزرگ نایین مسجدی است که روزگاری وسعتی داشته و ظاهرا اهالی محله های چهل دختران و کوی سنگ و سرای نو جهت اقامه نماز جماعت وسایر امور دینی به ان وسعت داده اند . اکنون بخش کوچکی که شامل صحن و مزار عارف مشهور شیخ مغربی از ان باقی مانده است.
.
شیخ مغربی
محمد شیرین از جمله عرفا است که در سنه ۸۱۰ یا ۸۰۹ هجری قمری وفات یافته و محل دفن او بازار نایبن و در مسجدی با همین نام( شیخ مغربی) است.
مرحوم بقایی در کتاب بزم سخن او را اهل نایین و معاصر شاهرخ بن تیمور و کمال خجندی دانسته است. شیخ شعر به عربی و فارسی می سروده و دیوان اشعارش چاپ شده است.
بر بالای درب ورودی مسجد شیخ مغربی ابیات زیر نوشته شده است:
همین شیخی که در اینجاست مدفون
بود چون بحر لوء لوء دُرٌ مکنون
گذر کن گاه گاهی بر مزارش
بکن الحمد و اخلاصی نثارش
که شیخ مغربی از عارفین است
مقام و مدفنش نایین زمین است
@naein_nameh
Audio
#آموزش_گویش_نایینی
.
بند سیزدهم از مسمط زیبای "یادش بخیر" سروده جناب اقا سید رضا مرتضوی


شِوی چَلّه و بساطی مِهمُنی/
شِوچَرَه و کرسی و اَلُوْ گُنی/
قُرون(قرآن) و فردوسی و حافظ خُنی/
کیفُمی کوک بی ، گُ هرگز نازُنی/
پَسی چَلّه ، چَلَّچو یادُش بخیر/


شِوی =  شبِ
چَلّه =  چلّه ، یلدا که یک واژهٔ سریانی و به‌معنای زایش است

واژهٔ چلّه برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشان‌دهندهٔ گذشت یک دورهٔ زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است.

بساطی = بساطِ ، سفرَه ی
مِهمُنی = مهمانی
شِوچَرَه = شب چره ، آجیل ،میوه  و خشکبار و تنقلاتی که در شب مهمانی می خورند
اَلُوْگُنی = آتش افروزی برای جشن و عیش و نوش ، از ملزومات علم کردن کرسی و سماور زغالی
قُرون = قرآن ، برای تیمّن و تبرک قبل از شاهنامه خوانی و فال حافظ قرآن خوانی بود
فردوسی = هدف شاهنامه خوانی
حافظ = هدف فال حافظ
خُنی = خوانی ، خواندن ، خوانش کِیفُمی = کیف مان
کيف = شادی، مسرت
بی = بود
گُ = که
نازُنی = نمی دانی
گُ هرگز نازُنی = کنایه از غیر قابل وصف بودن است
پَسی = بعد از
چَلَّچو ، چَلّی کَس = چله کوچک

#سید_رضا_مرتضوی

@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_استقبال_پاییز
.
صبح است
گنجشک محض
می خواند
پاییز، روی وحدت دیوار
اوراق می شود

( سپهری،
هشت کتاب، هم سطر هم سپید، ص۳۲۶ )


@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
غولا از وختی وَچه دار گِرتایه ، یه تِل سیر ناشَخا
کلاع بعد از جوجه دارشدن یک شکم سیر نخورده
امان از دل مادر
.
غولا غولا کیره
یک کلاغ چهل کلاغ می کند
نمایش و خود نمایی
.
غولا وِ قلعه شش مِسّه
کلاع به قلعه اش فضله انداخته
کنایه از چیز اندک به کسی دادن
.
غولا وِ کولوش نَنیگیشته
کلاغ به کلوخش ننشسته
تهیدست و فقیری که مورد توجه نیست، به حساب نیامدن

امثال و حکم نایینی
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دستور_زبان_نایینی
.
اسم
اسم معرفه:نشانه معرفه"َ َ"یا"ه"
کِلَه= ان کلید
مشکوَ، مشکوه=ان مشک
اسم اشاره: اشاره به نزدیک "دی، این" و اشاره به دور "ایی، ای"
دی رَه =این سو، این راه،
ای، ایی رَه=آن سو، ان طرف
اسم مصغر:اشاره به خردی و کوچکی چیزی یا کسی، علامت تصغیر که "پسوند چو" به اسم افزوده می شود.
پُرَچو= پسر کوچک
دُتَچو=دختر کوچک
@naein_nameh
پاییز آمد_علیقلی
🍁صبح زیبای پاییزی بخیر🍁
#پاییز
#جمعه_بازار

پاییز آمد در میان درختان

لانه کرده کبوتر، از تراوش باران می گریزد

خورشید از غم، با تمام غرورش

پشت ابر سیاهی، عاشقانه به گریه می نشیند

من با قلبی به سپیدی صبح

با امید بهاران میروم به گلستان

همچو عطر اقاقی ،لابه لای درختان می نشینم

باشد روزی به امید بهاران

روی دامن صحرا لاله روید

شعر هستی بر زبانم جاری

پر توانم آری…. !

میروم در کوه و دشت و صحرا

ره پیمای قله ها هستم من

راه خود در توفان، در کنار یاران مینوردم

دارم امید که دهد روزی

سختی کوهستان بر روان و جانم

پاکی این کوه و دشت و صحرا

باشد روزی برسد به جهان

شعر هستی بر لب

جان نهاده بر کف راه انسان ها را در نوردم

ره پیمای قله ها هستم من

راه خود در طوفان

در کنار یاران می نوردم

در کوهستان یا کویر تشنه یا که در جنگل ها

رهنوردی شاد و پر امیدم

شعر هستی بودن و کوشیدن رفتن و پیوستن

از کژی بگسستن جان فدا کردن در راه حق است

شعر هستی بودن و کوشیدن رفتن و پیوستن

از کژی بگسستن جان فدا کردن در راه حق است
«دوستان جان ،پاییز مبارک»
@naein_nameh
#سخن_روز
#حکایت
.
‌در باب حجاب اجباری
📻 بشنوید | چی‌کارش داری آقا!

عبدالله انوار:
«من با آقای طباطبایی ( علامه) صحبت می‌کردم و آشنا بودم. او مرد شریفی بود و خیلی زحمت کشیده بود. پنجشنبه‌ها می‌آمد مؤسسۀ حکمت و فلسفه، من هم می‌رفتم و از آنجا با هم آشنا بودیم. چون ایشان به مطهری خیلی علاقه داشت و مطهری هم با من خیلی آشنا بود ما آنجا با علامه صحبت می‌کردیم.

یکبار دو دخترخانمی آمده بودند آنجا و آن زمان حجاب خیلی مطرح نبود، زمان شاه بود. یکی از آن دخترها که آمریکایی بود، لیسانس فلسفه را در کلمبیا گرفته بود، فوق‌لیسانس را در سوربن گرفته بود و دکترایش را هم در فریبورگ (Freiburg) آلمان گرفته بود. او دربارۀ مقولات فلسفی سوالاتی داشت. علامه هم که انگلیسی نمی‌دانست من آنجا مترجم بودم. خانم بیچاره که خب فرهنگ ایران را نمی‌دانست، لباسش باز بود و مدام دستش را هم تکان می‌داد. من [یکدفعه کُتَم را دادم] گفتم این را تنت کن، این [شخص] یک قدیس است. این دختر هول شد و گفت Excuse me ببخشید و... علامه گفت: «چی‌کارش داری آقا! باید خودمان آدم باشیم!» خیلی مرد اخلاقی و والایی بود.»

@naein_nameh
#فرهنگیان_نایین
#دبستان_بامداد_آرند
.
مرحوم استاد فخارزاده (حاج صمد) که در سال ۱۳۴۰ تازه معلمی و اموزش کودکان را آغاز کرده بودند، نگارنده در کلاس اول دبستان بامداد آرند دانش آموز ایشان بودم. استاد بسیار جدی و پر کار بودند و با کمک هنر کوزه گری که در آن هنر استاد بودند، جسم و جان دانش اموزان را پرداخت می کردند.
خدای بزرگ روحشان را در جوار رحمت واسعه خود آرمش عطا فرماید.
@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_استقبال_پاییز

.
اگر باشی، محبت روزگاری تازه خواهد یافت /
زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی /
دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .

@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
اولین روز دبستان بر نو آموزان مبارک باد

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خرم بازگرد
درس های اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار ودزدچاپلوس
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد ، این مشق ها را خط بزن

شاعر (محمد علی حریری جهرمی)
تصویر ارسالی همراه ارجمند


@naein_nameh
👌وحدت
شعر: سیاوش کسرایی
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
آواز: فرهاد مهراد
.


متن آهنگ:

والا پیام دار محمد
گفتی که یک دیار

هرگز به ظلم و جور
نمی ماندبر پا و استوار

آن گاه تمثیل وار
کشیدی عبای وحدت

بر سر پاکان روزگار
در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا

دیرینه، ای محمد
جا هست بیش و کم آزاده را

که تیغ کشیده است بر ستم
@naein_nameh
قابل توجه مدرسه ای ها:
امسال ۱ مهر جمعه است😀
دوم میرید مدرسه
سوم تعطیل
چهارم میرید مدرسه
پنجم تعطیل
ششم میرید مدرسه
میشه پنجشنبه جمعه تعطیل😀
تا بعدش هم خدا کریمه.‌‌..

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@isf031 کانال اصفهانی ها 📣