〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅تاریخچهٔ #اپیلاسیون
پس سلیمان را مویِ پایِ بلقیس ناخوش آمد. آدمیان را گفت چه حیلت کنیم، گفتند به اُستُره بباید تراشیدن.
گفت پوستِ زنان نازک باشد و ببُرَد. دیوان گفتند این را به آهکِ نوره حیلت کنیم تا پوست را زیان ندارد.
و پیش از آن کس آن را ندانستهبود.
📚: بَلعَمی (اواسطِ قرنِ چهارمِ هجری)
تاریخِ بَلعَمی، به کوششِ محمدتقیِ بهار و محمدِ پروینِ گنابادی، تهران: انتشاراتِ ادارۀ کلِ نگارشِ وزارتِ فرهنگ، ۱۳۴۱، ص ۵۷۷.
⏪ کانال گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅تاریخچهٔ #اپیلاسیون
پس سلیمان را مویِ پایِ بلقیس ناخوش آمد. آدمیان را گفت چه حیلت کنیم، گفتند به اُستُره بباید تراشیدن.
گفت پوستِ زنان نازک باشد و ببُرَد. دیوان گفتند این را به آهکِ نوره حیلت کنیم تا پوست را زیان ندارد.
و پیش از آن کس آن را ندانستهبود.
📚: بَلعَمی (اواسطِ قرنِ چهارمِ هجری)
تاریخِ بَلعَمی، به کوششِ محمدتقیِ بهار و محمدِ پروینِ گنابادی، تهران: انتشاراتِ ادارۀ کلِ نگارشِ وزارتِ فرهنگ، ۱۳۴۱، ص ۵۷۷.
⏪ کانال گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #شهرزاد
شهرزاد یکی از نامهای دخترانۀ زیبا و اصیلِ ایرانی است.
عموماً تصور میشود که این نام از دو جزءِ شهر + زاد تشکیل شده و به معنیِ «زادۀ شهر» است.
اما حقیقت چیزِ دیگری است.
شهرزاد در اصل چهرآزاد بوده.
چهر به معنیِ ذات و طبیعت و سرشت است.
بنا بر این شهرزاد یعنی آزادهسرشت.
📚: گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 #شهرزاد
شهرزاد یکی از نامهای دخترانۀ زیبا و اصیلِ ایرانی است.
عموماً تصور میشود که این نام از دو جزءِ شهر + زاد تشکیل شده و به معنیِ «زادۀ شهر» است.
اما حقیقت چیزِ دیگری است.
شهرزاد در اصل چهرآزاد بوده.
چهر به معنیِ ذات و طبیعت و سرشت است.
بنا بر این شهرزاد یعنی آزادهسرشت.
📚: گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ایاب_و_ذهاب»
«ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
در عربی « #إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ #بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
«مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
« #ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ #رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ایاب_و_ذهاب»
«ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
در عربی « #إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ #بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
«مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
« #ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ #رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #راجع_به»
🔸واژۀ عربیِ « #راجع»، بر وزنِ فاعل، از ریشۀ «رجع» و به معنیِ بازگردنده و برگردنده است. رجوع و مرجع و ارجاع و مراجعه نیز از همین ریشهاند.
در عربی مثلاً میگویند:
هُوَ یَرجِعُ إلی...؛ یعنی به... برمیگردد.
یا میگویند:
هُوَ راجعٌ إلی...؛ یعنی بازگردنده است به... .
وقتی در بحثهای دستوری میگویند «الضمیرُ راجعٌ إلی...»، یعنی مرجعِ ضمیر... است؛ یا به عبارتی، ضمیر مربوط به... است.
🔹«راجعٌ إلی» را در فارسی «راجع به» ترجمه کردهاند و به معنیِ «مربوط به» به کار میبرند.
وقتی راجع به موضوعی حرف میزنید، حرفتان مربوط به آن موضوع است.
❌ چون در فارسیِ گفتاری این واژه râjebe تلفظ میشود، خیلیها به غلط آن را « #راجبه» یا «#راجبِ» مینویسند.
🤔 اگر رجوع را رجوب مینویسید،
اگر ارجاع را ارجاب مینویسید،
اگر مراجع را مراجب مینویسید،
اگر مراجعه را مراجبه مینویسید،
اگر مرجوعی را مرجوبی مینویسید،
اگر اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجعون را اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجبون مینویسید،
آنوقت حق دارید راجع به را هم راجبِ یا راجبه بنویسید. 😁🤨
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #راجع_به»
🔸واژۀ عربیِ « #راجع»، بر وزنِ فاعل، از ریشۀ «رجع» و به معنیِ بازگردنده و برگردنده است. رجوع و مرجع و ارجاع و مراجعه نیز از همین ریشهاند.
در عربی مثلاً میگویند:
هُوَ یَرجِعُ إلی...؛ یعنی به... برمیگردد.
یا میگویند:
هُوَ راجعٌ إلی...؛ یعنی بازگردنده است به... .
وقتی در بحثهای دستوری میگویند «الضمیرُ راجعٌ إلی...»، یعنی مرجعِ ضمیر... است؛ یا به عبارتی، ضمیر مربوط به... است.
🔹«راجعٌ إلی» را در فارسی «راجع به» ترجمه کردهاند و به معنیِ «مربوط به» به کار میبرند.
وقتی راجع به موضوعی حرف میزنید، حرفتان مربوط به آن موضوع است.
❌ چون در فارسیِ گفتاری این واژه râjebe تلفظ میشود، خیلیها به غلط آن را « #راجبه» یا «#راجبِ» مینویسند.
🤔 اگر رجوع را رجوب مینویسید،
اگر ارجاع را ارجاب مینویسید،
اگر مراجع را مراجب مینویسید،
اگر مراجعه را مراجبه مینویسید،
اگر مرجوعی را مرجوبی مینویسید،
اگر اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجعون را اِنّا لله و اِنّا الیهِ راجبون مینویسید،
آنوقت حق دارید راجع به را هم راجبِ یا راجبه بنویسید. 😁🤨
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #قلچماق »
واژۀ ترکیِ «قلچماق» از دو جزء تشکیل شدهاست:
قُل (دست؛ بازو) + چماق.
بنا بر این «قلچماق» در اصل یعنی کسی که بازوهایی قوی مانندِ چماق دارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده.
📚: داستانِ واژهها
*امیدوارم قلچماقان باتوم به دست حافظ جان و مال مردم باشند نه خادمان زر و زور
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #قلچماق »
واژۀ ترکیِ «قلچماق» از دو جزء تشکیل شدهاست:
قُل (دست؛ بازو) + چماق.
بنا بر این «قلچماق» در اصل یعنی کسی که بازوهایی قوی مانندِ چماق دارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده.
📚: داستانِ واژهها
*امیدوارم قلچماقان باتوم به دست حافظ جان و مال مردم باشند نه خادمان زر و زور
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « بنِ مضارعِ #برشتن »
واژۀ برشته کاملاً برایتان آشناست: نانِ برشته.
اما آیا تا حالا فکر کردهاید که برشته از چه مصدری است؟
مصدرش برشتن است.
▫️-مؤلفانِ فرهنگِ بزرگِ سخن بنِ مضارعِ برشتن را نمیدانستهاند و به جایش نشانۀ پرسش (؟)گذاشتهاند.
▪️آقای صفرزاده بنِ مضارعِ برشتن را در فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، تألیفِ #مکنزی، یافته است:
#بِریز.
🔺پس #بِریز بنِ مضارعِ #برشتن است، همان که به صورتِ پسوندواره در واژۀ قدیمیِ نخودبِریز به کار رفتهاست.
نخودبِریز یعنی نخودبریزنده؛ نخودبرشتهکن؛ کسی که نخود بو/ تفت میدهد.
اصطلاحِ عامیانۀ قدیمیِ سوز و بریز به معنیِ گریهزاری است.
سوز و بریز یعنی سوختن و برشتن (برشته شدن) از شدتِ ناراحتی.
🔻در اینجا هم بریز همان بنِ مضارعِ برشتن است و ربطی به #ریختن ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: © مکنزی، دیوید نیل، فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، ترجمۀ مهشیدِ میرفخرایی، تهران: پژوهشگاهِ علومِ انسانی و مطالعاتِ فرهنگی، ۱۳۷۹.
brištan, brēz-
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « بنِ مضارعِ #برشتن »
واژۀ برشته کاملاً برایتان آشناست: نانِ برشته.
اما آیا تا حالا فکر کردهاید که برشته از چه مصدری است؟
مصدرش برشتن است.
▫️-مؤلفانِ فرهنگِ بزرگِ سخن بنِ مضارعِ برشتن را نمیدانستهاند و به جایش نشانۀ پرسش (؟)گذاشتهاند.
▪️آقای صفرزاده بنِ مضارعِ برشتن را در فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، تألیفِ #مکنزی، یافته است:
#بِریز.
🔺پس #بِریز بنِ مضارعِ #برشتن است، همان که به صورتِ پسوندواره در واژۀ قدیمیِ نخودبِریز به کار رفتهاست.
نخودبِریز یعنی نخودبریزنده؛ نخودبرشتهکن؛ کسی که نخود بو/ تفت میدهد.
اصطلاحِ عامیانۀ قدیمیِ سوز و بریز به معنیِ گریهزاری است.
سوز و بریز یعنی سوختن و برشتن (برشته شدن) از شدتِ ناراحتی.
🔻در اینجا هم بریز همان بنِ مضارعِ برشتن است و ربطی به #ریختن ندارد.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: © مکنزی، دیوید نیل، فرهنگِ کوچکِ زبانِ پهلوی، ترجمۀ مهشیدِ میرفخرایی، تهران: پژوهشگاهِ علومِ انسانی و مطالعاتِ فرهنگی، ۱۳۷۹.
brištan, brēz-
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بدرقه »
حرفِ اضافۀ «#به» در اصل #بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بدرقه کردن: همراهی کردن، مشایعت کردن برای خداحافظی
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #بدرقه »
حرفِ اضافۀ «#به» در اصل #بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بدرقه کردن: همراهی کردن، مشایعت کردن برای خداحافظی
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #هگرز
آیا میدانستید که واژۀ هرگز در اصل هَگَرز hagarz بودهاست؟
پس ناصر خسرو حق داشته که گفته:
ناید هَگَرز از این یله گوباره/
جز درد و رنجِ عاقلِ بیچاره
(دیوان اشعار قصیده ۲۱۰)
هرگز هَگَرز را مشمارید نادرست/
زیرا که اصلِ هرگزِ ما بوده آن هَگَرز
یه وقت فکر نکنین اشتباهِ تایپیه. ناصر خسرو خیلی دقیقتر از من و شما تایپ میکرده. 😁
📚: گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #هگرز
آیا میدانستید که واژۀ هرگز در اصل هَگَرز hagarz بودهاست؟
پس ناصر خسرو حق داشته که گفته:
ناید هَگَرز از این یله گوباره/
جز درد و رنجِ عاقلِ بیچاره
(دیوان اشعار قصیده ۲۱۰)
هرگز هَگَرز را مشمارید نادرست/
زیرا که اصلِ هرگزِ ما بوده آن هَگَرز
📚: گزینگویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
✨ « #آژیر»، واژهای فارسی است، نه فرانسوی.
#آژیر air (1) . نوعی #صوت ممتد با طنین مخصوص برای هشدار دادن یا آگاه کردن از خبری آژیر آتش نشانی آژیر پلیس آژیر حمله هوایی آژیر خطر آژیر سفید .
آژیر آمبولانس ها از دور شنیده میشود محمود (۲) ۳۷ ۲ دستگاه یا وسیله ای که صدای آژیر (م. (۱) تولید میکند (ص .) (قد)
#پرهیز کننده
برحذر ز بدخواه روز و شب آژیر بود / .... فردوسی (۱۱۷۲۳) ۴ (قد) #هشیار و آماده
شیر دهدشان به پای مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد .شیر (منوچهری (۱۶۴) ۰
سپه را بیارای و آژیر باش
شب و روز با ترکش و تیر باش. (فردوسی ۱۱۴۲۳).
واژۀ آژیر، البته به معنایی متفاوت و در عینِ حال مرتبط با معنای امروزیاش، از قرنها قبل در فارسی به کار رفتهاست، از جمله در شاهنامه.
📚: فرهنگ بزرگ سخن
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
✨ « #آژیر»، واژهای فارسی است، نه فرانسوی.
#آژیر air (1) . نوعی #صوت ممتد با طنین مخصوص برای هشدار دادن یا آگاه کردن از خبری آژیر آتش نشانی آژیر پلیس آژیر حمله هوایی آژیر خطر آژیر سفید .
آژیر آمبولانس ها از دور شنیده میشود محمود (۲) ۳۷ ۲ دستگاه یا وسیله ای که صدای آژیر (م. (۱) تولید میکند (ص .) (قد)
#پرهیز کننده
برحذر ز بدخواه روز و شب آژیر بود / .... فردوسی (۱۱۷۲۳) ۴ (قد) #هشیار و آماده
شیر دهدشان به پای مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد .شیر (منوچهری (۱۶۴) ۰
سپه را بیارای و آژیر باش
شب و روز با ترکش و تیر باش. (فردوسی ۱۱۴۲۳).
واژۀ آژیر، البته به معنایی متفاوت و در عینِ حال مرتبط با معنای امروزیاش، از قرنها قبل در فارسی به کار رفتهاست، از جمله در شاهنامه.
📚: فرهنگ بزرگ سخن
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ناقلا»
واژه ناقلا به معنی زرنگ و زیرک، از دو جزء تشکیل شده است.
نا (پیشوند) + قلا در ترکی به معنی آسان).
بنا بر این ناقلا در اصل یعنی کسی که راحت و آسان گول نمیخورد.
در ترکی استانبولی kolay یعنی آسان و راحت.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
🌐: موسسه لغتنامه دهخدا
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #ناقلا»
واژه ناقلا به معنی زرنگ و زیرک، از دو جزء تشکیل شده است.
نا (پیشوند) + قلا در ترکی به معنی آسان).
بنا بر این ناقلا در اصل یعنی کسی که راحت و آسان گول نمیخورد.
در ترکی استانبولی kolay یعنی آسان و راحت.
✍🏻: #بهروز_صفرزاده
🌐: موسسه لغتنامه دهخدا
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher