صبح و شعر
615 subscribers
2.1K photos
262 videos
322 files
3.13K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Audio
اگرچه درطلیعه ی...

به قلم : #م_توسلی
اجرا : #مريم_رضوی
موسیقی : آلبوم #فریاد
آهنگساز: استاد #حسین_علیزاده
آواز استاد #شجریان

مبارک زاد روز استاد بي بديل آواز #محمدرضا_شجریان
💐🎂

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه 📖
#هوشنگ (بهر دوم) 🏡

🔹از سوی دیگر، « #داد» فارسی (قانون، عدل) هم در پهلوی «دات» خوانده میشود. واژه « #فریاد» نیز با «داد» پیوستگی دارد: فریاد در زبان پهلوی «فرَیات» frayāt یا «فرَدات» fradāt است. فرَ fra پیشوندی است که حرکت به جلو را نشان میدهد، و «دات» dāt یعنی #دیوار؛ الان در #کهکیلویه و #نیشابور به دیوار میگویند «دای». روی هم ”حرکت بسوی دیوار کسی“.

🔸این نشان میدهد که نخستین #دادخواهیهای جهان پس از به وجود آمدن #خانه و #مرز پیش آمده است و هرگاه کسی مرز و دیواری کسی دیگر را میشکست، #بیدادگر خوانده میشد و صاحب آن مرز، دیگران را به فرَدات یا فرَیات میخواند
fradāt یا frayāt

🔺« #فریاد» در اصل به معنای بانگ بلند نبوده و به معنی « #دادخواهی» بوده است و اکنون نیز میگوئيم ”به فریادم برس“ یا ”به دادم برس“، یعنی خواستار داد (عدالت) هستم.

از شاهنامه است:

بگویش که آری خداوند رخش
تو را داد، یزدان «فریادبخش»
(یزدان کمک رسان، دادگر)

سعدی میگوید:

شنیدم که سالی به زندان بماند
نه شِکوَت نوشت و نه «فریاد» خواند
(یعنی از کسی کمک نخواست)

▪️حرف د قابل تبدیل به ی است، مثل پدر و پیَر. در زبان #خراسانی «دای» یعنی «دیوار». در واژه دیوار اگر نیک بنگریم، بخش نخست (دی) همان «دای» است، و بخش دوم (وار) از وَر اوستایی، به معنی پوشاندن و پناه دادن. پس دیوار، دادی است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است.
«وَر» برای سرزمین یا بخشی از کشور هم به کار رفت، و نرم نرم بجای دیوار هم به کار رفت، مانند باره و بارو، که دیوار شهر است و شهر را در پناه خود دارد.

▫️اگر در زبان فارسی، «داد» به دو معنی دیوار و قانون کاربرد دارد، شاید انتظار داشتن که در انگلیسی نیز چنین باشد.
گاه جای دو صدا در واژه ای، در زبان دیگر عوض میشود. مثلا «دول» فارسی (سطل)، در عربی به «دَلو» تبدیل شد. دولاب در تهران جایی بوده که قنات داشته و با دول (دلو، سطل) از آن آب برمیداشته اند. (گویا در زبان ارمنی نیز به ملخ میگویند مَخَل).

🔻به همین ترتیب، «وار» فارسی، در انگلیسی به wall گردید و از wall واژة law به معنی «قانون» برآمد. از بخت فرخنده، در زبان فارسی هم وال و والاد نیز برای دیوار آمده است:

نه آب است با او نه سیم و نه زر
نه خاک و نه خشت و نه والادگر
(والادگر = دیوارگر، بنّا)

🔹اکنون به بیت سوم نگاهی دیگر کنیم:

اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد

🔸در واژه « #آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست.
این واژه در پهلوی به گونه آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشه «پا» اوستایی به معنی نگاهبانی کردن است (امروز میگويیم «پائيدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژة «پا» یا «پَئيتی» با پیشوند تقویت کننده آ به گونه «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد.

⬅️ پس، معنای بیت آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود.

و بر همین بنیاد، واژه « #بیابان» که در پهلوی «ویاپان»
vīāpān
خوانده میشود (وی = دور از)، بر روی هم «دور از نگهبانی» را میرساند، یا جایی که آن را نگهبانی نیست.

نوشته های این بخش را (همچون بیشتر بخشهای دیگر) از این کتاب نقل کردیم:

« #داستان_ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، #فریدون_جنیدی، نشر بلخ، چاپ نخست ۱۳۹۲، ص ۱۵۷-۱۶۲

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود😊
بخش ١
🔸#فریاد در زبان پهلوی «فرَیات» frayāt یا «فرَدات» fradāt است.
فرَ fra پیشوندی است که حرکت به جلو را نشان میدهد، و «دات» dāt یعنی دیوار؛
الان در کهکیلویه و نیشابور به دیوار میگویند «دای».
فر + ياد( داى)= ”حرکت به سوی دیوار کسی“.
🔻این نشان میدهد که نخستین دادخواهیهای جهان پس از به وجود آمدن خانه و مرز پیش آمده است و هرگاه کسی مرز و دیواری کسی دیگر را میشکست، بیدادگر خوانده میشد و صاحب آن مرز، دیگران را به فرَدات یا فرَیات میخواند
fradāt یا frayāt
🔺 «فریاد» در اصل به معنای بانگ بلند نبوده و به معنی «دادخواهی» بوده است و اکنون نیز میگوئيم ”به فریادم برس“ یا ”به دادم برس“، یعنی خواستار داد (عدالت) هستم.

از #شاهنامه است:

بگویش که آری خداوند رخش
تو را داد، یزدان «*فریادبخش»

*(یزدان کمک رسان، دادگر)
ادامه دارد…

منبع: «داستان ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، فریدون جنیدی

در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐

@sobhosher