صبح و شعر
603 subscribers
2.1K photos
261 videos
322 files
3.12K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

لا نريد أن نكون أبطالًا أكثر ،
لا نريد أن نكون ضحايا أكثر،
لا نريد أكثر من أن نكون بشرًا عاديين.

نمی‌خواهیم که بیش از این قهرمان باشیم
و نمی‌خواهیم که بیشتر قربانی بشویم
چیزی بیشتر از اینکه :
انسان هایی عادی باشیم نمی‌خواهیم.

✍🏻: #محمود_درویش
ترجمه: محمدرضا موسوی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

پدر
من
از تو
دو دست دارم
من
از تو
لب دارم
پس چرا نمی‌توانم
ببوسم
ببوسم ببوسم ببوسم
و هر بار
درد نکشم؟

✍🏻: #ولادیمیر_مایاکوفسکی [ زاده‌ی ۱۹ ژوئیه سال ۱۸۹۳ در گرجستان - درگذشت ۱۴ آوریل سال ۱۹۳۰ در روسیه ]

برگردان: مدیا کاشی‌گر

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

چه می‌دانی تو از دوست داشتن؟
چه می‌دانی تو از ساده‌ترین چیزها
روزها خورشیدهایی بزک شده‌اند
که شبانه خوابِ سرخ گل‌ها را می‌بینند
و همه‌ی آتش‌ها چون دود به آسمان می‌روند
چه می‌دانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
تو را در انتهای اتاق‌ها جسته‌ام
آن‌جا که چراغی روشن بود
پاهای‌مان هم‌راه هم طنین نمی‌انداختند
و نه آغوش‌مان که بر روی هم بسته ماندند
چه می‌دانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
تو را در پنجره‌ها جسته‌ام
بوستان‌ها بیهوده از رایحه‌ها پُرند
کجا، کِی می‌توانی باشی؟!
به چه چیزِ زندگی باید دل بستن در میانه‌ی بهار؟!
چه می‌دانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!

چه می‌دانی تو از انتظار طولانی و از زیستن فقط برای نامیدن‌ات همیشه همان و همیشه متفاوت و از سوی من فقط ملامت و نکوهیدن چه می‌دانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
باید که از یاد بَرَم و زندگی کنم هم‌چون پاروزنی بی‌پارو می‌دانی چه‌قدر طولانی‌ست زمانِ مردن زمان به‌خود گوش دادن و از پا درآمدن می‌شناسی تو آیا شوربختی دوست داشتن را؟


✍🏻: #لویی_آراگون
ترجمه: جواد فرید

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

قلت: أما زال يجرحك الجرح، يا صاحبي ؟
قال لي: لا أُحسُّ بشيء ،فقد حوَّلت فكرتي
جسدي دفتراً للبراهين، لا شيء يثبت أَني أنا
غَيْرُ موتٍ صريحٍ على الجسر،
أَرنو إلى وردة في البعيد ، فيشتعل الجمر
أرنو إلى مسقط الرأس، خلف البعيد،
فيتسع القبرُ......


گفتم: هنوز زخم‌ات تو را می‌رنجاند رفیق!
گفت : چیزی احساس نمی‌کنم،
تفکرم، پیکرم را به دفترچه‌ی از شواهد
تبدیل کرده است،
هیچ چیز اثبات نمی‌کند من؛ من‌ام
مگر مرگی آشکار بر روی پل،
به گلی در دوردست‌ها نگاه می‌کنم
آتش می‌گیرد زغال برافروخته
به زادگاه ام نگاه می کنم،
در پس دور
و بزرگ می شود قبر



✍🏻: ##محمود_درویش
ترجمه: محمدرضا موسوی


━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

‍ فإلى أين نذهب يا حبيبتي؟

وكيف نعلق إشارات الحب على صدورنا ؟

ونحتفل بعيد القديس فالنتاين..

في عصر لا يعرف ما هو الحب ؟

به کجا برویم دلبرم؟!
چگونه بیاویزیم بر سینه‌هامان
نشانه‌های عشق را...؟!
و جشن بگیریم ولنتاینِ مقدس را
در عصری که
ناشناخته است عشق...؟!

✍🏻: #نزار_قبانی [ سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ ]
برگردان: سعید هلیچی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

‍ ای من!
ای زندگی!
درمیان این همه پرسش‌های مکرر
در میان زنجیره بی پایان بی ایمانان
در شهرهای آکنده از ابلهان
به چه باید دل خوش کرد؟!..‌‌

✍🏻: #والت_ویتمن
انجمن شاعران مرده _ پیتر ویر


━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

اگر خواندی که شعرم دلبری بود
پراز عشق و محبت پروری بود
سخن میراث دارم از نیاکان
زبان مادری من دری بود

✍🏻: #محمد_میرزایی
گرامی‌داشت زبان مادری ❤️🥰

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
ئه و کاته که بیرم ده
که ویت کوردی نازانم
سه ر داده خه م شه رم ده
که م له پینوس و په نجه کانم دایه گیان ...
تو نازانی قاقای پیکه نینی کاغه زه که‌م چه نده ئازارم ده
دا هه موو روژیک,
سه دجار به ده ستی خوی له


****************
آن هنگام کە بە یاد می آورم کوردی نمی‌دانم
از خجالت سر خم می‌کنم
از قلم و انگشتان دستم شرم می‌کنم
مادر جان...
نمی دانی کە صدای قهقهە‌ و خندیدن کاغذ چقدر آزارم می‌دهد
هر روز با دستانش صدها بار به دارم می‌آویزد.


✍🏻: #شیرکو_بیکس
گرامی‌داشت زبان مادری ❤️🥰

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

آنا دیلی ؛

یئر اوزونده تانینیب غیرتی نه تورکون ائلی
توپراقیندان گئچمه ییب ناموسونا باغلار بئلی

زولف یاریندان چگر چیله کمانه گر نیاز
اوخلایار دوشمانلاری هر قيمته ساخلار ائلی

تورک دیلینده سئویلیب سئویل مه یه چوخ سوز وار
عشقیان سئوگی محبت له وئرر معنا ديلى

آدلانیب آنا دیلینه فوریه نین بیرمی بیری ساخلاییب دوام و ترک ائلی میزله بو گوزل دیلی

هر مکاندا قير وئريب قير جانماقا یوخدور بئرى یارا شماز سفره باشیندا هر ائله اوزگه دیلی

بو گوزل گونده گوزل دیل ده دئیرم من سيزه ائلینیزه یاشاسین انسانیت آزادلیقی قوتلو اولسون سیزلره آنا دیلی

************

زبان مادری

در دنیا قوم ترک به غیرت‌اش شناخته شده
از خاک خود نمی‌گذرند و پشتیبان ناموس خود هستند

از گیسوی یارش زه بر کمان می‌اندازد گر نیاز باشد
تیرباران می‌کند دشمنان را به هر قیمتی

در زبان ترکی سخنان بسیار در مورد دوست داشتن و دوست داشته شدن هست
به عشق و دوستی با محبت معنا می‌بخشد زبانش

بیست و یکم فوریه به روز زبان مادری نام گذاری شد
محافظت کنیم و دوام ببخشیم با قوم خود این زبان زیبا را

در هر مکان نیاز نیست به زبان دیگری سخن بگوئیم
بر سر سفره مناسب نیست سخن گفتن به زبان غریبه

در این روز زیبا با زبانی زیبا می‌گویم بر شما و قومیت شما

زنده باد انسانیت آزاد
مبارک باشد بر شما روز زبان مادری

✍🏻: #میلاد_محمدیاری
دفتر شعر سر آغاز
گرامی‌داشت زبان مادری ❤️🥰

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

تاجيكم من، فارسی‌ام لهجه‌ام در دری است
این زبان مادری خوشبوتر از هر عنبری است

آن یکی شیراز و آن دیگر میان توسیان
وانکه خوابیده به چشم قونیه خود گوهری است

آفتاب این تمدن هر کجا تابیده است
مردمش شادند و تاریخش بسان اختری است

بلخ و شیراز و خجند و تخت رستم را ببین
از حکیمانش بپرس زین بوستان هرجا سری است

از چه می‌ترسانی‌ام ای بی خبر از حال ما
ملک هند و سند ما افسانه‌های باختری است

گر تو وادارم کنی تا در نبرد آیم بدان کار ما
در همچو دوران قصه‌ی پیغامبری است

چون زبان مادری هرکس به ما چون مادر است
مادری زاده به من مادر زبانش مادری است

حذف ما را کی تواند آن که می‌خواهد به زور
ریشه‌ی ما در زمین و شاخه‌هایش هر بری است

گر بخواهی نیست، سازی خود شوی غرقش نهان
چون نمک افتاده در شهد و شناور شکری است

هرچه می‌نامی بنام اما بدان ای نا جوان
قصه‌ی ما کی شود ،پایان بسان دلبری است

هر کجا بینی من استم هر کجا خوانی منم
خود نکن رسوا جهان خودکارگاه داوری است


✍🏻: #محمدصالح_مصلح
برلین آلمان
گرامی‌داشت زبان مادری ❤️🥰

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

قاضی: آیا تو بودی
که در فلان تاریخ و فلان روز 
در میدان‌های عمومی وخیابان‌های شلوغ فریاد می‌زدی
که وطن با کفش برابر است
متهم: بله
قاضی: و در برابرِ صفوفِ کارگران وکشاورزان
متهم: بله
قاضی: و در برابرِ مجسمه‌های قهرمانان و در آرام‌گاه شهیدان
متهم: بله
قاضی:
ودر برابرِ مراکزِ داوطلبان و کهنه‌سربازان
متهم: بله
قاضی:
و در برابرِ انبوهِ جهان‌گردان و گردش‌گران
متهم: بله
قاضی: و در برابرِ دفاترِ روزنامه‌ها و نمایندگیِ خبرگزاری‌ها
متهم: بله
قاضی: وطن رؤیای کودکی است
و خاطراتِ سال‌خوردگی و دغدغه‌ی جوانان
و گورستانِ متجاوزان و طمع‌کاران و از جان‌گذشتگان با هر آن‌چه که باارزش و بی‌ارزش است
به نظرت بیش از یک کفش ارزش ندارد؟
چرا؟
چرا؟
متهم: آخر من پابرهنه بودم سرورم.

✍🏻: #محمد_الماغوط
(سوریه، ۲۰۰۶–۱۹۳۴)
برگردان: #احمد_دریس


━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

انزوا

آنقدر سنگباران شده‌ام
که دیگر از سنگ نمی‌ترسم
این سنگ‌ها از چاله‌ی من برجی بلند ساخته‌اند
بلند در میان درختان بلند
سپاس از شما ای معماران
پریشانی و اندوه را نای عبور از میان این سنگ‌ها نیست
اینجا آفتاب زودتر بر من طلوع می‌کند
و آخرین نورهای سرخوش خورشید
دیرتر غروب می‌کنند
گاهی از پنجره‌ی اتاقم
نسیم شمالی به درون پرواز می‌کند
کبوتری از دستان من دانه می‌چیند
صفحات ناتمام مرا نیز
دست‌ گندم‌گون الهه‌ی شعر،
این دست آرام آسمانی تمام خواهد کرد.


✍🏻: #آنا_آخماتووا
ترجمه: آزاده‌کامیار

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

ماریا!
پنجره‌ات را باز کن
و بگذار خورشید
گوشه‌های خانه‌ات را روشن کند.

ماریا!
به بیرون نگاه کن!
بی‌گمان زندگانی ما از برای آن نیست
که در حلقه‌ی تنگِ سایه و اندوه به بند اندر آید.

ماریا!
می‌بینی؟
زاده شدن، بالیدن و عشق‌ورزیدن
تنها نیک‌بختی آدمی را کفایت نمی‌کند.

✍🏻:: #ویکتور_خارا (Víctor Jara /
شیلی، ۱۹۷۳-۱۹۳۲ )
برگردان: محمدزرین‌بال

با امید بهاری شاد 💐🙏🏻

💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

Ben yanmazsam
Sen yanmazsan
Biz yanmazsak
Nasıl çıkar karanlıklar aydınlığa?

#Nazım_Hikmet

من اگر شعله‌ور نشوم
تو اگر شعله‌ور نشوی
ما اگر شعله‌ور نشویم
چگونه ظلمات به روشنایی بدل خواهد شد؟

✍🏻: #ناظم_حکمت
برگردان: حانیه محب‌زادگان

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان 🌸🍃‍჻ᭂ

‍ «آن‌قدر زیبایی که می‌خواهد باران ببارد»

اوه مارسيا
آن زیباییِ بلوندِ بلندت را می‌خواهم
تا در مدرسه درس داده شود
و بچه‌ها یاد بگیرند
که خداوند مانند موسیقی
در کالبدی زندگی می‌کند
و مانند یک چنگِ آفتابی صدا می‌دهد.
می‌خواهم کارنامه‌ی بچه‌ها
این‌گونه باشد:
بازی با چیزهای شیشه‌یی ظریف:
۲۰
جادوی کامپیوتر:
۲۰
نوشتنِ نامه به آن‌ها که دوست‌شان داریم:
۲۰
شناخت ماهی‌ها:
۲۰
زیبایی بلوندِ بلندِ مارسيا:
۲۰+۱

••••••••••

🌸Gee, You're So Beautiful That It's Starting To Rain

Oh, Marcia, 
I want your long blonde beauty
to be taught in high school,
so kids will learn that God
lives like music in the skin
and sounds like a sunshine harpsicord.
I want high school report cards 
to look like this:

Playing with Gentle Glass Things
A

Computer Magic
A

Writing Letters to Those You Love
A

Finding out about Fish
A

Marcia's Long Blonde Beauty
A+!

••••••••••

🌸Vay o qədər gözəlsən yağış başlayır yağmağa

Ah, marsiya,
Mən sənin uzun sarışın gözəlliyi istəyirəm
Orta məktəbdə dərs keçirilsin deyə,
Uşaqlar beləliklə öyrənsinlər ki Tanrı
Dəri içində yaşayır musiqi kimi
və günəşli klavesin kimi səslənir.
Mən istəyirəm orta məktəb hesabat kartları belə görünsün:

Zərif şüşə əşyalarla oynamaq
A

Kompüter sehri
A

Sevdiklərinizə Məktublar Yazmaq
A

Balıq haqqında məlumat əldə etmək
A

Marcia'nın Uzun Sarışın Gözəlliyi
A+!

✍🏻: #ریچارد_براتیگان [ Richard Brautigan / آمریکا، ۱۹۸۴-۱۹۳۵ ]

برگردانِ فارسی: #احسان_عباسلو
برگردانِ ترکی‌‌آذربایجانی: #یاشار_پیرسلطان

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

دنیا را به بچه‌ها بدهیم دست‌کم برای یک روز
مانند بادکنک رنگارنگی به دستشان بدهیم که بازی کنند
آواز خوانان در میان ستارگان بازی کنند
دنیا را به بچه‌ها بدهیم
مانند یک سیب درشت و مانند یک قرص نان گرم
دست کم یک روز شکمشان سیر شود
دنیا را به بچه‌ها بدهیم
برای یک روز هم که شده دنیا با دوستی آشنا شود
بچه‌ها دنیا را از دست ما خواهند گرفت
و درختان جاودان بر آن خواهند کاشت

✍🏻: #ناظم_حکمت

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست
آیا زیاده می‌خواهم؟

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست،
تا فراموش کنم
هرآن‌چه را که بر من گذشت.

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست،
تا بکاهم اشک‌ها و رنج را

همه‌ی آن‌چه که می‌خواهم
آزادی‌ست
تا دوستت بدارم
آن‌گونه‌ که خود می‌خواهم

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست
برای گریختن از همه‌ی هراس‌هایم

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست
برای آن‌که بگویم: دوست می‌دارمت...

همه‌ی آن‌چه می‌خواهم
آزادی‌ست
برای شنیدن آن‌که تو نیز دوست می‌داری‌ام...


✍🏻: #کریستال_کارپنتر
ترجمه‌: فرید فرخ‌زاد

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

آیا به همیشه اعتقاد داری؟

گفتی آیا
چیزی هست
مرده یا زنده
که زیباتر از تن من باشد
و در سرانگشت‌هایت داشته باشی
(این‌قدر کم لرزیده باشد)؟
خیره به چشم‌هایت
گفتم: هیچ‌چیز؛
مگر هوای بهار، وقتی بوی هرگز و همیشه می‌دهد.
… و از دل آن پرده‌ی توری که چنان تکان می‌خورد
که گویی دستی، دستی را نوازش می‌کند
(که تکان می‌خورد چندان‌که سرانگشت‌ها پستان دختری را به‌آرامی لمس می‌کنند)

باد به باران گفت آیا به همیشه اعتقاد داری؟
و باران پاسخ داد مشغله‌ی بزرگم اعتقاد به گل‌هایم است.
‌‌

✍🏻: #ای_ای_کامینگز
برگردان: مجتبی_گلستانی


━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ


تو که برگردی
خدا به زمین برمی‌گردد
و ته‌سیگارهایش را
از زیرِ پوستم جمع می‌کند!

تو که برگردی
غروب بار و بنه‌اش را
برمی‌دارد
از در پشتی
فرار می‌کند!

تو که برگردی...

آه
برگرد و در من
نفس بکش!
نفس بکش!
نفس بکش!

آن‌قدر که فصل‌های غریب
به تو برسند!
آن‌قدر که فاصله‌های خبیث
دق کنند..!
آن‌قدر که در سطرهای اول هر شعر
سیب‌ها سرخ شوند
و آن‌قدر که فکرها
شب را بشویند!

در من نفس بکش!
ما  با تمامِ سکوت سنگین‌مان
فریادهای یک دفتریم...!

                       •••••••••••

إذا رجعتَ 
سيرجع الله إلى الأرض 
ويجمعُ أعقاب سجائره 
من تحت جلدي 
إذا عدتَ 
سيحمل الغروب 
متاعه 
ويهرب من 
الباب الخلفي 

إذا عدتَ... 

ارجع و فيَّ 
تنفس! 
تنفس! 
تنفس! 
لدرجة تصلُ إليك الفصول الغريبة! 
إلى حدٍ تموت حنقاً 
المسافات اللئيمة!... 

لدرجة تغدو التفاحات في الأسطر الأولى  
من كل قصيدة 
أشد أحمراراً 
لدرجة تبددُ فيها الأفكار 
الليل 

تنفس فيَّ! 
فنحن بكل صمتنا الثقيل 
صرخات دفتر!...

✍🏻: #آرزو_کاظمی

برگردان: #صالح_بوعذار

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

چشم را خیره می‌کند تیغ آفتاب
پژواک پریان پرده آسمان را می‌درد
بوق تاکسی‌ها در خیابان منعکس می‌شود
بوق خراب ماشین‌ها صدای بزغاله می‌دهد

آسمان با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
روز با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
شب با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
خدا با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست

آگاهی با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
ذهن با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
مرگ و زندگی با کلمه‌ها پوشیده‌ست
کلمه‌ها با کلمه‌ها پوشیده‌اند

عشاق با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
قتل‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
دولت‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند‌
«اخبار» جهان با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست

جنگ‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
استخوان مادران با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
اسکلت کودکان با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند‌
ارتش‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند

پول با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
جمعیت پرفریاد با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
رادیوهای غول آسا با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
دوزخ تلویزیونی با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست.

✍🏻: #آلن_گینزبرگ
برگردان: حسین مکی‌زاده

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher