علوفه حیوانات کمتر و کمتر میشد.
همه به جان هم افتاده بودند.
حالا دیگر ادای احترام به یاد موسس مزرعه
نه به خاطر احترام و اعتقادات
که فقط از سر اجبار بود.
گوسفندان بیشتری به کشتارگاه برده میشدند.
و صاحب مزرعه مدام از دسیسههای دشمنی خونخوار به نام «گرگ»، به عنوان سرمنشا تمامی مشکلات سخن میگفت...!
📚 قلعه حیوانات
#جورج_اورول
همه به جان هم افتاده بودند.
حالا دیگر ادای احترام به یاد موسس مزرعه
نه به خاطر احترام و اعتقادات
که فقط از سر اجبار بود.
گوسفندان بیشتری به کشتارگاه برده میشدند.
و صاحب مزرعه مدام از دسیسههای دشمنی خونخوار به نام «گرگ»، به عنوان سرمنشا تمامی مشکلات سخن میگفت...!
📚 قلعه حیوانات
#جورج_اورول
ما به جنگ جدیدی نیاز داریم،
که سلاح آن کتاب، رهبران آن روشنفکران و قربانیان آن جهل و عقب ماندگی باشد.
#داستایوفسکی
که سلاح آن کتاب، رهبران آن روشنفکران و قربانیان آن جهل و عقب ماندگی باشد.
#داستایوفسکی
مگر میشود خدا عاشق نبوده باشد!
آن زمان که اردیبهشت را آفرید،
و آن زمان که
تو را آفرید...
#آرش_شریعتی
#اردی_بهشت
#تو
آن زمان که اردیبهشت را آفرید،
و آن زمان که
تو را آفرید...
#آرش_شریعتی
#اردی_بهشت
#تو
میدانم میدانی | وصال علوی
@YBQuerencia
چشمانت نمیرود از یادم
برای تو میخوانم، تو خواب و خیالم
در گوشم تو زمزمه میکردی
به یاد من اوردی طنین صدایت
میدانم میدانی
❤️🌿🎶
@YBQuerencia
برای تو میخوانم، تو خواب و خیالم
در گوشم تو زمزمه میکردی
به یاد من اوردی طنین صدایت
میدانم میدانی
❤️🌿🎶
@YBQuerencia
هردو دويديم. به جايي نرسيديم.. دردها پاياني نداره. زندگي پايان نداره.. حتي اگه اين يكي تموم بشه، يكي ديگه شروع ميشه و اونقدر ادامه پيدا ميكنه كه بهش عادت ميكني و ميشه بخشي از تو.
قسمت روشن سیاره به سمت تاریکی حرکت میکند،
و شهرها به خواب میروند،
هرکدام در ساعات خود.
و برای من اکنون مانند گذشته این بسیار است.
دنیا برای من بیش از حد است.
>دفترچههای جدا
#چکسلاو_میلوز
و شهرها به خواب میروند،
هرکدام در ساعات خود.
و برای من اکنون مانند گذشته این بسیار است.
دنیا برای من بیش از حد است.
>دفترچههای جدا
#چکسلاو_میلوز
Forwarded from انجمن ادبی قلمبهدستان (یلدا . ت)
#صدای_پای_سهراب
از سبز به سبز
من در این تاریکی
فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگیام را بچرد.
من در این تاریکی
امتدادِ ترِ بازوهایم را
زیر بارانی میبینم
که دعاهای نخستینِ بشر را تَر کرد.
من در این تاریکی
در گشودم به چمنهای قدیم،
به طلایی هایی که به دیوارِ اساطیر، تماشا کردیم.
من در این تاریکی
ریشهها را دیدم
و برای بُتهٔ نورس مرگ، آب را معنی کردم.
#سهراب_سپهری
#حجم_سبز
از سبز به سبز
من در این تاریکی
فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگیام را بچرد.
من در این تاریکی
امتدادِ ترِ بازوهایم را
زیر بارانی میبینم
که دعاهای نخستینِ بشر را تَر کرد.
من در این تاریکی
در گشودم به چمنهای قدیم،
به طلایی هایی که به دیوارِ اساطیر، تماشا کردیم.
من در این تاریکی
ریشهها را دیدم
و برای بُتهٔ نورس مرگ، آب را معنی کردم.
#سهراب_سپهری
#حجم_سبز
Forwarded from کِرِنْسیآ (YASI ^)
بسيارى از معلمين تاريخ هنوز هم نمى دانند مقصود از تدريس تاريخ فقط دانستن حوادث جنگى نيست
و اگر مقصود همين باشد، براى شاگرد مدرسه چه فايده دارد كه بداند فلان جنگ در چه تاريخ واقع شده يا فلان سردار در چه تاريخ بدنيا آمده؟ يا چه زمانى مرده است؟
بلكه شاگرد بايد بطور تحقيق از علت اين نبردها و حوادث تاريخى آگاه شود.
_نبرد من
#آدولف_هيتلر
و اگر مقصود همين باشد، براى شاگرد مدرسه چه فايده دارد كه بداند فلان جنگ در چه تاريخ واقع شده يا فلان سردار در چه تاريخ بدنيا آمده؟ يا چه زمانى مرده است؟
بلكه شاگرد بايد بطور تحقيق از علت اين نبردها و حوادث تاريخى آگاه شود.
_نبرد من
#آدولف_هيتلر