معرفی عارفان
937 subscribers
31.5K photos
11.4K videos
3.14K files
2.59K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
.
     همراه خود نسیم صبا می برد مرا
یا رب چو بوی گل به کجا می برد مرا؟

     سوی دیار صبح رود کاروان شب
      باد فنا به ملک بقا می برد مرا

با بال شوق ذره به خورشید می رسد
   پرواز دل به سوی خدا می برد مرا

        #رهی معیری بوسه نسیم
                  
او‌ را به رنگ‌ و‌ بوی، نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست، ولی دلپذیر نیست

#رهی_معیری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گر به چشم دل جانا جلوه های ما بینی
در حریم اهل دل جلوه خدا بینی

راز آسمانها را در نگاه ما خوانی
نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی

گر طلب کنی از جان عشق و دردمندی را
عشق را هنر یابی درد را دوا بینی

نی ز نغمه واماند چون ز لب جدا ماند
وای اگر دل خود را از خدا جدا بینی

تابد از دلم شبها پرتوی چو کوکبها
صبح روشنم خوانی گر شبی مرا بینی

ترک خودپرستی کن عاشقی و مستی کن
تا ز دام غم خود را چون #رهی رها بینی

#رهی_معیری
ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست
وآنچه در جام شفق بینی به جز خوناب نیست

زندگی خوش‌تر بود در پردهٔ وهم و خیال
صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست

شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
در میان آتش سوزنده جای خواب نیست

مردم چشمم فرومانده‌ست در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست

خاطر دانا ز طوفان حوادث فارغ است
کوه گردون‌سای را اندیشه از سیلاب نیست

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته‌ایم
ورنه این صحرا تهی از لالهٔ سیراب نیست

آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست
ور تو را بی‌ما صبوری هست ما را تاب نیست

گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا
ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نیست

جلوهٔ صبح و شکرخند گل و آوای چنگ
دل‌گشا باشد ولی چون صحبت احباب نیست

جای آسایش چه می‌جویی
رهی در ملک عشق
موج را آسودگی در بحر بی‌پایاب نیست

#رهی_معیری
ناله ام گرچه ندارد اثرى در دل تو
نكنم ناله اگر در دل شبها چه كنم ؟

در پى گمشده اى گرد جهان ميگردم
اى خدا گر نشد اين گمشده پيدا چه كنم ؟

مردمان قطرهء آبى بكف آرند و خوش اند
من كه مردم ز عطش بر لب دريا چه كنم ؟

چون طبيب دل بيمار من از من شده دور
نكنم گر به تو اى درد ! مدارا چه كنم ؟

گرچه امروز مرا نيست ز پى فردايى
گر نبندم دل از امروز به فردا چه كنم ؟

روى بر تافت ز من آنكه جهانم همه است
بعد از اين گر نكنم پشت به دنيا چه كنم؟

                #رهی_معیری
آن زِ ره مانده‌ی سرگشته که ناسازیِ بخت
ره به سر منزلِ وصلش ننموده است، منم!

#رهی_معیری
با عزیزان دَرنیامیزد دل دیوانه‌ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه‌ام

#رهی_معیری
بُرد #آرامِ دلم، يار دلارام کجاست؟
آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست؟

داده پيغام، که يک بوسه ترا بخشم، ليک
آنکه قانع بوَد از بوسه به پيغام کجاست؟

بی غم عشق، به‌گلزار جهان، تنگ‌دلم
در چمن، رنگ محبّت نبوَد، دام کجاست؟

گر من از گردش ايّام ملولم، نه عجب
آنکه خوشدل بود، از گردش ايّام کجاست؟

جرعه‌نوشانِ رضا، نامِ تمنّا نبرند
دلِ ناکامِ "رهی" را هوسِ کام کجاست؟

#رهی_معیری
#آرام
.آنچہ نایاب اسٖت در عالم
           وفا و مهـــــــــــر ماست

        ورنہ
در ڪَـــلزار هستی
           سرو و ڪَُل نایاب نیست...

#رهی_معیرے
ندانم کان مه نامهربان، یادم کند یا نه؟
فریب‌انگیز من، با وعده‌ای شادم کند یا نه؟

خرابم آنچنان، کز باده هم تسکین نمی‌یابم
لب گرمی شود پیدا، که آبادم کند یا نه؟

صبا از من پیامی ده، به آن صیاد سنگین دل
که تا گل در چمن باقی است، آزادم کند یا نه؟

من از یاد عزیزان، یک نفس غافل نیم اما
نمی‌دانم که بعد از این، کسی یادم کند یا نه؟

رهی، از ناله‌ام خون می‌چکد اما نمی‌دانم
که آن بیدادگر، گوشی به فریادم کند یا نه؟

#رهی_معیری