بدادم به تو ، دل ،
مرا ، تو ، بِه از دل ،
سپارم به تو ، جان ،
که جان را ، تو جانی ،
تو ، شاهِ عظیمی ،
که در دل ، مقیمی ،
تو ، آبِ حیاتی ،
که در تن ، روانی ،
#مولانا
مرا ، تو ، بِه از دل ،
سپارم به تو ، جان ،
که جان را ، تو جانی ،
تو ، شاهِ عظیمی ،
که در دل ، مقیمی ،
تو ، آبِ حیاتی ،
که در تن ، روانی ،
#مولانا
عالم آینه است:
نقش خود را در او میبینی.
همهٔ اخلاق بد
- از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر -
چون در توست نمیرنجی،
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی. پس بدان که از خود میرنجی و میرمی.
مقالات مولانا [فیه مافیه]
#فیه_ما_فیه
#مولانا
نقش خود را در او میبینی.
همهٔ اخلاق بد
- از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر -
چون در توست نمیرنجی،
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی. پس بدان که از خود میرنجی و میرمی.
مقالات مولانا [فیه مافیه]
#فیه_ما_فیه
#مولانا
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#مولانا
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#مولانا
ز رویت دسته ی گل میتوان کرد
ز زلفت شـاخ ســنبل میتوان کرد
ز قـد پرخــم مــن در ره عـــشــق
بر آب چــشم من پل میتوان کرد
#مولانا
ز زلفت شـاخ ســنبل میتوان کرد
ز قـد پرخــم مــن در ره عـــشــق
بر آب چــشم من پل میتوان کرد
#مولانا
ای جان و جهان چه میگریزی
وی فخر شهان چه میگریزی
ما را به چه کار میفرستی
پنهان پنهان چه میگریزی
#مولانا
وی فخر شهان چه میگریزی
ما را به چه کار میفرستی
پنهان پنهان چه میگریزی
#مولانا
بار دگر آن مست به بازار درآمد
وان سرده مخمور به خمار درآمد
یک حمله دیگر همه در رقص درآییم
مستانه و یارانه که آن یار درآمد
#مولانا
وان سرده مخمور به خمار درآمد
یک حمله دیگر همه در رقص درآییم
مستانه و یارانه که آن یار درآمد
#مولانا
غیر عشق هر صورت که آن سر برزند از دل
ز صحن دل همین ساعت برون رانم به جان تو
بیا ای او که رفتی تو که چیزی کو رود آید
نه تو آنی به جان من نه من آنم به جان تو
#مولانا
ز صحن دل همین ساعت برون رانم به جان تو
بیا ای او که رفتی تو که چیزی کو رود آید
نه تو آنی به جان من نه من آنم به جان تو
#مولانا