عشق و نور
886 subscribers
281 photos
1.06K videos
15 files
477 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی و صوتی های نرمین مختص مالک کانال

https://t.me/salamzendgi7

لینک تمام کنفرانسها


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
💯 از مرگ متنفر نباشید!؟

همه از مرگ متنفرند. زیرا به انسان فلسفه بسیار غلطی را آموزش داده‌اند به ما گفته‌اند: که مرگ برعلیه زندگی است. گفته‌اند: که مرگ می‌آید و زندگی را ویران می‌کند. این کاملا چرند است.

مرگ می‌آید و زندگی را سرشار می‌کند. اگر زندگی‌ات زیبا بوده باشد، مرگ زیبایی‌اش را به حد نهایت می‌رساند. اگر در زندگی‌ات عشق وجود داشته، مرگ بالاترین تجربه عشق را به تو می‌دهد. اگر در زندگی‌ات مراقبه بوده، مرگ تو را به سامادی می‌برد. مرگ تشدید کننده است.

البته که اگر زندگی‌ات، زندگی اشتباه بوده باشد ، مرگ آن را نیز تشدید خواهد کرد. مرگ تشدیدگر بزرگی است. اگر فقط در خشم زندگی کرده باشی، در هنگام مرگ در درون با جهنم مواجه می‌شوی.

اگر نفرت داشته‌ای، در مرگ نفرتی شدید را حس می‌کنی. مرگ تشدیدگر است، کار دیگری از او بر نمی‌آید. همچون آینه باز می‌تابد مرگ پدیده‌ای آینه گون است که هر طور زیسته باشی همان را بازتاب می‌کند. از مرگ متنفر نباشید، وگرنه مرگ و زندگی هر دو را با هم از دست می‌دهید.

#اشو
اشتیاق برای آرمان‌شهر در اساس اشتیاق برای هماهنگی با خود و با جامعه است.
این هماهنگی هرگز وجود نداشته است: همیشه اغتشاش وجود داشته
جامعه به فرهنگ‌های مختلف، مذاهب مختلف و ملیت‌های مختلف تقسیم شده است ـــ و تمام اینها براساس خرافات قرار دارند. هیچ‌یک از این تقسیمات معتبر نیستند. ولی این تقسیم‌ها نشان می‌دهند که انسان در درون خودش تقسیم شده است
اینها بازتاب‌های تضاد درونی انسان هستند.
انسان در درونش یکی نیست،
برای همین نتوانسته یک جامعه، یک بشریت را در بیرون خلق کند.
علت در بیرون نیست. بیرون تنها بازتابی از درون انسان است.

هیچکس توجهی به فردیت انسان نداشته است.
و سبب تمام مشکلات همین است.
ولی چون فرد بسیار کوچک به‌نظر می‌رسد و جامعه بسیار بزرگ می‌نماید، مردم فکر می‌کنند که می‌توانیم جامعه را تغییر دهیم و سپس فرد تغییر خواهد کرد.
چنین نخواهد شد:
زیرا “جامعه” society فقط یک واژه است؛ فقط فردها وجود دارند، جامعه وجودی از خود ندارد. جامعه روح ندارد؛ نمی‌توانی هیچ چیز را در آن تغییر بدهی. فقط می‌توانی فرد را تغییر بدهی، هرچقدر هم که او کوچک به‌نظر برسد. و زمانی که علم تغییردادن فرد را بدانی، می‌توان آن را برای افراد در هرکجا به کار بست.

احساس من این است که ما یک روز به جامعه‌ای دست خواهیم یافت که هماهنگ باشد، جامعه‌ای بسیار بهتر از تمامی مفاهیمی که آرمانش‌شهرگرایان در طول هزاران سال تولید کرده‌اند

#اشو
هشتاد پیام‌ مهم از جهان‌هستی
سانیاس آرام گرفتن در زندگی است اعتماد در زندگی است
استراحت کردن در زندگی است
نه جایی برای رفتن است و نه چیزی برای دستیابی
به این ترتیب انرژی به تمامی برای پایکوبی و آوازه خوانی و سرور در دسترس قرار دارد.

#اشو
تو هرگز از آنچه که هستی و آنچه که جهان‌هستی به تو داده کاملاً رضایت نخواهی داشت، زیرا منحرف شده‌ای

تو به‌جایی هدایت شده‌ای که طبیعت نخواسته آنجا باشی.
تو به سمت توان‌مندی‌های خودت حرکت نمی‌کنی.
تو سعی داری آنی باشی که دیگران خواسته‌اند چنان باشی،
ولی این نمی‌تواند راضی‌کننده باشد. وقتی که راضی‌کننده نیست، منطق می‌گوید، “شاید کافی نباشد ــ بیشترش را داشته باش!”
آنوقت در پیِ بیشتر خواهی رفت، آنوقت شروع می‌کنی به نگاه کردن در اطراف خودت.
و به‌نظر می‌رسد همه نقاب‌های خندان و شاد دارند، پس هرکسی دیگران را فریب می‌دهد. تو نیز با یک نقاب ظاهر می‌شوی، پس دیگران فکر می‌کنند که تو شادتر هستی؛ تو نیز فکر می‌کنی دیگران شادتر از تو هستند!
چمن در آن‌سوی دیوار سبزتر به‌نظر می‌رسد. دیگران به چمن‌های تو نگاه می‌کنند و به‌نظر سبزتر می‌رسد! واقعاً سبزتر و ضخیم‌تر و بهتر به‌نظر می‌رسد. این توهمی است که فاصله ایجاد می‌کند.
وقتی نزدیک بیایی، خواهی دید که چنین نیست.
ولی مردم همدیگر را در یک فاصله نگه می دارند. حتی دوستان، حتی عشّاق نیز فاصله‌ای را بین خودشان نگه می‌دارند. نزدیکی زیاد خطرناک خواهد بود، شاید واقعیت تو را ببینند
و تو از همان ابتدا به اشتباه هدایت شده‌ای، پس هرکاری انجام دهی، رنج باقی خواهد بود.
فردی را با ثروت زیاد می‌بینی: فکر می‌کنی که شاید پول شادی بیاورد، “نگاهش کن؛ چقدر شاد به‌نظر می‌رسد!” پس به دنبال پول می‌دوی
دیگری سالم‌تر است، پس به دنبال سلامتی برو!
دیگری کار دیگری می‌کند و به‌نظر راضی می‌رسد، پس او را دنبال کن!
ولی همیشه دیگران معیار هستند!

#اشو
کتاب هشتاد پیام‌ مهم از جهان‌هستی
#مديتيشن_گوش_دادن_با_همدردی

گوش دادن شراکتی عمیق میان بدن و ذهن است.
و به همین دلیل به عنوان یکی از مستعدترین روشهاي مدیتیشن به کار رفته است، زیرا این پلی است میان دو بی نهایت، مادي و معنوی

و بگذار این مدیتیشن ات باشد؛
به تو کمک خواهد کرد.
هروقت می نشینی، فقط به آنچه که روي می دهد گوش بده،
این بازار است و سر و صدا و رفت و آمد زیادي وجود دارد، و قطار و هواپیما؛ 
بی هیچ ردي از جانب ذهن که این سر و صداي زیادي است، با همدردي  گوش بده.
و ناگهان می بینی که کیفیت صدا تغییر می کند. برعکس بسیار آرامش بخش می شود.
اگر به درستی گوش بدهی، حتي بازار نیز به ملودي تبدیل می شود.

پس نکته در آنچه که به آن گوش می دهی نیست. نکته این است که:
تو فقط نمی شنوي، بلکه گوش می دهی.
حتی اگر به چیزي گوش می دهی که هرگز به عنوان چیز ي ارزشمند به آن گوش نداده اي، چنان  مشتاق گوش بده که انگار داري سونات بتهوون گوش می دهی و ناگهان خواهی دید که کیفیتیش  را تغییر داده اي. زیبا می شود
و در این گوش دادن، نفْس ات ناپدید می شود.

#اشو
#كتاب_نارنجي
مشاهده کن وقتی که
می گذاری هر احساسی، فقط “باشد” ،
چه می شود...

اکهارت تله

هیچ انسانی یک جزیره نیست
این را باید بعنوان یکی از حقایق اساسی زندگی به‌یاد سپرد
من روی آن تاکید دارم زیرا ما تمایل به فراموش کردن آن داریم
همگی ما بخشی از یک نیروی زندگی هستیم، بخشی از هستیِ اقیانوس‌گونه.

در اساس، چون ما در ریشه‌هایمان یکی هستیم، امکان عشق وجود دارد
اگر ما یکی نبودیم، هیچ امکانی برای عشق وجود نداشت

#اشو
عشق در ابعاد گوناگون جلوه می‌کند:
بُعد جسم، 
بُعد روان و بُعد روح،

جلوه‌ی عشق در بُعد جسم،
نازل‌‌ترین جلوه‌ی عشق است. 
البته، جلوه‌ی عشق در این بُعد بسیار زیباست، اما نباید در این جلوه خیره ماند و مسحور آن شد. این جلوه‌ی عشق، سکوی پرش است و ما را به فراسوی سکس پرتاب می‌کند.
با پرتاب‌شدن به فراسوی سکس، تصویر حیوان در ما محو می‌شود و تصویر انسان به‌تدریج ظاهر می‌شود.

هنگامی که کسی به تماشای جلوه‌ی عشق در بُعد روان نایل شود، به مرتبه‌ی انسان‌شدن صعود کرده است.

روابط جنسی، فقط بخشی از بُعد حیاتی و نباتی و حیوانی ماست، چیز مسحور کننده‌ای در آن نیست.
اما عشق به‌تمامی انسانی است.

با وجود این، از عشق نیز گذر می‌باید کرد.
با گذر از مرتبه‌ی عشق و رفتن به فراسو، بشریتِ آدمی می‌میرد و انسانیتِ تمام‌عیار او با شکوهی خیره کننده طلوع می‌کند.
در این مرتبه انسان با هستی یگانه می‌شود.
در این مرتبه، عشق روحانی جوانه می‌زند.
عشقی که به منزله‌ی نیایشی دایمی‌ست.
از جنسیت به عشق و از عشق به نیایش،
این است معنای #بالندگی_روحی،

به دنبال بذر چنین عشقی باش.
بذری که در درون توست و همواره مستعد رُستن و بالندگی‌ست.

#اشو
#زوربای-بودایی
ادامه👇👇

نگران نباش، نمی‌توانی بمیری
حتی اگر بخواهی بمیری، نمی‌توانی بمیری
تو جاودانه و نامیرا هستی
بنابراین، درواقع ترسی وجود ندارد، نیازی نیست وحشت کنی
مرگ غیرممکن است، فقط نفس می‌تواند بمیرد

پس اگر با نفس هم‌هویت باشی، آنوقت ترس باقی می‌ماند
زمانی که نفس رها شد، مرگ ناپدید می شود و ترس ازبین می‌رود، تشویش ازبین می‌رود، نگرانی محو می‌شود
و آن انرژی درگیر ترس، تشویش و نگرانی است آزاد می‌شود.
همان انرژی رقص تو می‌شود، ضیافت تو می‌شود.

#اشو

دامّا پادا / راه حق
Khoda Va Eshgh
#اشو
#عشق‌رقص‌زندگی

عشق،رهاشدن از هرگونه
نگرانی تنش است
انسان هنوز هم مقدار زیادی از غرایز حیوانی خود را حمل می‌کند:
خشم او، نفرت او، حسادت او، احساس مالکیت، حیله‌گری….
هرآنچه که در انسان مورد سرزنش قرار داشته به نظرمی‌رسد که:
به یک ناخودآگاه عمیقاً ریشه‌دار تعلق دارد
و تمام کار کیمیاگری روحی این است که چگونه از این میراث حیوانی خلاص شویم
بدون رهاشدن از این گذشته‌ی حیوانی، انسان تقسیم‌شده باقی می‌ماند. گذشته‌ی حیوانی و انسانیت او نمی‌توانند باهم در او وجود داشته باشند، زیرا انسانیت ویژگی‌‌های مخالف با حیوانیت دارد. پس تنها کاری که انسان می‌تواند بکند این است که یک منافق شود.

تاجایی که به رفتارهای تشریفاتی مربوط است، انسان آرمان‌های بشریت مانند عشق، حقیقت، آزادی، نداشتن تصاحبگری و مهرورزی را دنبال می‌کند. ولی این فقط در یک لایه بسیار نازک باقی می ماند و آن حیوان پنهان در او هرلحظه می‌تواند بیرون بیاید؛
هر حادثه‌ای می‌تواند آن را بیرون بکشد. و چه بیرون بیاید و چه نیاید، معرفت درونی انسان تقسیم‌شده هست.

این آگاهی تقسیم‌شده سبب ایجاد این اشتیاق و این پرسش شده است:
چگونه یک فردیت هماهنگ و تمام شوم؟
و همین در مورد تمام جامعه نیز صادق است:
چگونه می‌توانیم یک جامعه‌ی هماهنگ و تمام خلق کنیم که در آن جنگ، تضاد، طبقات اقتصادی، تقسیمات بر اساس رنگ پوست، طبقه اجتماعی، مذهب و ملیت وجود نداشته باشد؟

بجای اینکه به انقلاب و تغییر جامعه و ساختار آن فکر کنیم، باید بیشتر به مراقبه و تغییر فرد فکر کنیم
این تنها راه ممکن است که یک روز بتوانیم تمام تقسیمات و جدایی‌ها را در جامعه ازبین ببریم
ولی اینها نخست باید در درون فرد ازبین بروند و می‌توانند ازبین بروند.

#اشو