صبح و شعر
603 subscribers
2.1K photos
261 videos
322 files
3.12K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرديروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

وعده کردی که بگیری به نگاهی جان را
دل ما نیست، چرا می شکنی پیمان را؟

همه چون سرو ببالند بخود، گر شِمُرم
خاربست سرکوی تو،صفت خوبان را

چون سیه مار که در برج کبوتر باشد
داده سودای تو رم از سر ما، سامان را

شرح احوال، سراسر بتو زان ننویسم
کر کفم نامه ز شوق تو کشد دامان را

کند از سختی مرد است دم تیغ عدو
زرهی نیست به از جوهر خود مردان را

از غم عشق، همین فیض مرا بس واعظ
کز دل تنگ، برون کرد غم دوران را

✍🏻: #واعظ_قزوينى

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

درود و ادب ، امروز
به روز، پیروز ‌و فرخ روز #تیر_ایزد
ایزد باران
#گل_بنفشه #نماد تیر ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

يك برگ كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

اگر تعداد چشم‌های کافی با هم یک توهم یکسان را می‌دیدند، آن توهم تبدیل به حقیقت می‌شد و اگر افراد کافی به بدبختی یکسانی می‌خندیدند، آن بدبختی تبدیل به یک لطیفه بامزه می‌شد.

یک حرف اشتباه کافی بود تا تبدیل به چیزی چنان بزرگ شود که همه را به زیر بکشد.
✍🏻: #الیف_شافاک
📚: سه دختر حوا
صفحه ۸
📎فایل صوتی کتاب را در صبح و شعر بشنوید👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼
درود و ادب، به روز، پیروز ‌و فرخ روز #گوش_ایزد
گوش روز ای نگار مشکین خال
گوش بربط بگیر و‌ نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بی‌سماعم مدار در هر حال
#مسعودسعد

زالزالک یا #گل_میسوری #نماد گوش ایزد است.
* گوش = گئوش، روان جهان.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

آینه‌ها مذکر هستند،
کلیدها مذکر،
ادیان مذکر و
خیابان‌ها مذکر هستند و
قوانین و جنگ‌ها و گروهها و...
و آنکه مادینه است تنها... دو چیزِ معصوم هستند:
اول عشق و
دوم هم درد و رنج !
ای زنِ مه!
من آمده‌ام... که مشعلِ سرِ خود را
به دست یکی از جاده‌های شب هنگامت بسپارم
من آمده‌ام که بغبغویِ تنهاییت را
ازچارچوب لانه‌ای بیرون کِشم و
به آسمانش بسپارم،
بسپارمش به انبوهِ جنگل و به ترانه‌های محلیِ
کوچه‌هایِ تهیدستان.
من آمده‌ام سرنوشتت را
به مرگ خود بسپارم، آن‌دم که مرگِ من در آسمان نیلگون و
به روی باغچه‌یِ سیاه رنگت، پنجره‌ای بگشاید،
من می‌خواهم
در جنگ این عشقِ نوینم ...
به‌سانِ باران بر رویِ آتش ببارم و
آن‌گاه جان بسپارم.
من آمده‌ام... روحم را بر گیسوانت بیاویزم و با هم
برای آن چراغ و گل و میخک و
آن جام‌های شراب و کتاب و کمانچه‌هایی
که فردا کودکان ما می‌شوند،
تابی از شفق و
تابی از رؤیاهایِ آینده بسازیم...

✍🏻: #شیرکوبیکس
برگردان:لاوین امانی


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، به روز ، پیروز
«پانزدهمین روز : دَثوش - یا - دَذْوَه . دَذْوَه . دی- #دی‌_به_مهر (آفریدگار) »
روزتان دلپذیر به مهر پروردگار🙏🏻💐

🌻 گل #کاردک #نماد دی‌ به مهر است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

گفته بود: “کاش آدم می‌توانست با مرگ مبارزه کند.”
گفتم: “چه جوری؟“
گفت: “جوری که نخواهد بمیرد. یک تقلای حسابی.”
گفتم: “ممکن نیست. مرگ همیشه یک جور نیست. هر دفعه شکل تازه‌ای دارد.”

📚: سمفونی مردگان

از مرگ نمی‌ ترسیدم، از گیر افتادن می‌ترسیدم.
دم را که فرو می‌ دادم تا بازدم نمی‌دانستم چه بلایی سرم می‌آید، در هراس این بی‌خبری می‌‌خواستم از تنم فرار کنم.
می‌‌خواستم پر باز کنم و یکباره بگریزم، اما توی تنم گیر افتاده بودم.“

📚: تماما مخصوص

✍🏻: #عباس_معروفی رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، شاعر، ناشر و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی مقیم آلمان بود.
در دهه شصت رمان سمفونی مردگان را می‌نویسد رمانی با سبک روایی خاص که با کهن‌الگوها و اسطوره‌های زنده در حافظه جمعی ایرانی پیوند دارد
دو عنصرِ زمان و راوی؛ و دو چارچوبِ اسطوره و تاریخ؛ یک فضایِ خیالی می‌سازند که روایت را فراتر از خط داستانی‌اش می‌برند و سمفونی مردگان را در عرصه ادییات ایران ماندگار می‌کنند.

جوایز:
جایزه هلمن هامت (مشترکاً با
هوشنگ گلشیری) ۱۹۹۶
• جایزه روزنامه‌نگار آزاده سال، اتحادیه روزنامه‌نگاران کانادا، ۱۹۹۶
• جایزه «بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ»، برای رمان سمفونی مردگان ۲۰۰۱
• برنده جایزه بنیاد ادبی
آرنولد تسوایگ در سال ۲۰۰۲

روز یکم شهریور ماه۱۳۹۹ بود که معروفی با انتشار پستی در اینستاگرام، از ابتلای خودش به سرطان گفت. او در کپشن این پست می‌نویسد:

سیمین دانشور به من گفت: “غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی!“
و من غصه خوردم.
اینجا در بیمارستان شریته برلین، حالا یازده جراحی را پشت سر گذاشته‌ام، از دوشنبه وارد مرحله‌ی پرتو درمانی می‌شوم؛ در تونلی تاریک به نقطه‌های روشنی فکر می‌کنم که اگر برخیزم، هفت کتاب نیمه‌کاره‌ام را تمام کنم و باز چند تا درخت بکارم.
هفت جراح و متخصص زبده عمل جراحی را انجام دادند. جراح فک و دهان گفت: “بدن شما چهل ساله است، هیچ بیماری و خللی در تن شما نیست؛ سرطان لنفاوی هم یک بدبیاری بوده. پش گِهبت“
گفتم: “در طب ایرانی به این بدبیاری می‌گویند غمباد.“
خندید.
در روز دهم شهریور سال ۱۴۰۱،سمفونی مرگ این بار برای عباس معروفی نواخته شد. گرامی یاد و مانا نامش☘️🖤

📎فایل pdf کتاب «تمامامخصوص را در صبح و شعر بخوانید.👇🏻👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، به‌روز و فرخ روز #مهر_ایزد فروغ و گرما‌بخش عشق و زندگی‌تان🌞💐🙏🏻

«دو مهر است با من که چو آفتاب
بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».

گل #بنفشه #نماد #مهرایزد است.


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

برآمد برین نیز یک چندگاه
شبستان ایرج نگه کرد شاه

یکی خوب و چهره پرستنده دید
کجا نام او بود ماه‌آفرید

که ایرج برو مهر بسیار داشت
قضا را کنیزک ازو بار داشت

پری چهره را بچه بود در نهان
از آن شاد شد شهریار جهان

از آن خوب‌رخ شد دلش پرامید
به کین پسر داد دل را نوید

چو هنگامهٔ زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید

جهانی گرفتند پروردنش
برآمد به ناز و بزرگی تنش

مر آن ماه‌رخ را ز سر تا به پای
تو گفتی مگر ایرجستی به جای

چو بر جست و آمدش هنگام شوی
چو پروین شدش روی و چون مشک موی

نیا نامزد کرد شویش پشنگ
بدو داد و چندی برآمد درنگ

یکی پور زاد آن هنرمند ماه
چگونه سزاوار تخت و کلاه

چو از مادر مهربان شد جدا
سبک تاختندش به نزدنیا

بدو گفت موبد که ای تاجور
یکی شادکن دل به ایرج نگر

جهان‌بخش را لب پر از خنده شد
تو گفتی مگر ایرجش زنده شد

نهاد آن گرانمایه را برکنار
نیایش همی کرد با کردگار

همی گفت کاین روز فرخنده باد
دل بدسگالان ما کنده باد

همان کز جهان آفرین کرد یاد
ببخشود و دیده بدو باز داد

✍🏻: #فردوسی

 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب به روز و فرخنده امروز #سروش_ایزد،
نیوشا و‌نیک اندیش باشید در سایه‌سار سروش ایزد 🍃🌾

گل #خیری_سرخ #نماد #سروش_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

یک درخت بریده است
یا شکسته
یا افتاده
بر دوش می کشم
مسیح می شوم
و می روم از سربالایی به بالا
از سربالایی ها به بالا
عرقریز یادم می آید این داستانی کهنه است
موریانه خورده
پوسیده
بویناک
با این درخت به بالا نمی توان شد
با این درخت به شدنی در بالا نمی توان شد
با این درخت به شدن پوسیده شدن که برسی به بالا شدن نشدنی آشکار است از همین حالا
یک درخت بریده است را از دوش بر زمین می‌اندازم
از دوش بر زمین می اندازم فرصتی است به خواندنی در درون خواستن یک داستان را
داستان آغاز از یک درخت
داستان درخت
داستان همه پرندگانی که با درخت زنده می شوند می‌میرند
و جهان پر می‌شود از بادی که پرهای بیشمار
پرهای خیلی بیشمار
پرهای خیلی بیشمار پرندگان خیلی بیشمار مرده را با خود می وزاند
شما برادران من هستید
و شما
خواهران من
که صورت های خراشیده دارید
خط های سرخ بر روی پوست
از هر سو
به هر جهت
صورت های خراشیده از برخورد باد پر از پرهای بیشمار
این را از عکس هایتان می فهمم
از عکس های خندان دسته جمعی تان
از عکس های غمگین دسته جمعی تان
از عکس های عبوس دسته جمعی مکرر پراکنده در هر گوشه جهان
همه این عکس ها البته که چیزی کم دارد
اسبی را که سیاه بود
اسبی را که شیهه می کشید
اسبی را که شیهه اش صدای رعد بود
اسبی که یال بلندش تا آخر آینه ها می‌رفت
و همیشه بسته می ماند به تنه همین درختی که در داستانی کهنه شکسته افتاده پوسیده می‌شد
و کم دارد انتهای دهان های تاریک را همه شما را
از کم شما که زیاد بشوم پرنده هم جا می‌ماند
جا ماندن هم جا می ماند در خم گذر هر درختی از کوچه خلوت
از گذر از هر کوچه خلوت که به دری کهنه منتهی می شود
به پشت دری کهنه که در آن کسی را بدنام کرده بوده اند از ابتدای گردن افراخته فصل ها
گردن افراخته فصل ها از افتادن نرینگی کلماتی با قدی دراز و چهره عبوس اما به آراستگی مکث
به پشت دری که می لولند در آن کلماتی در هم
با لب های سرخ و سری افتاده از نتیجه کشته شدن
بیا

✍🏻: #مظاهرشهامت 
از دفتر " دری به دایره‌های گچ"


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼 درود و ادب، امروز به‌روز و فرخ روز #رشن_ایزد
چو هور سپهر آورد روز رَش
ترا زندگى باد پدرام و خَوش

گل #نسترن #نماد روز #رشن_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#نثر_فارسى

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
املا
به خاطر دارم چند سال پیش در یکی از خیابان‌های شهر می‌گذشتم یکی از دبستانیان پیش آمد و از بنده پرسید (توقل) به چه معنی است؟
تعجحب کردم که این خردسال نوآموز این لغت غیر مانوس اجنبی را که بادیه‌نشینان نجد و حجاز هم شاید استعمال نکنند، از کجا آموخته است.
پرسیدم این کلمه را کجا خوانده‌اید؟ نوشته‌ای از کیف خود بیرون آورد.
گرفتم و خواندم.
عبارتی چند بی‌مزه دیدم که چون برگ خزان رسیده بی آب و رونق مانده و از دورترین لغت‌های عربی که سال‌ها پیش ادبا از استعمال آن در نظم و نثر چشم پوشیده‌اند، ترکیب یافته بود و لفظ توقل را بدین طریق آورده بودند
«مرد بلند همت که رائد عزیمت در پیش دارد، به توقل قلل معالی نائل آید.»
و معلوم شد این نوشته یکی از دروس املاست.
ارباب نظر و اهل بینش می‌دانند که آشنایی به تلفظ و املای این‌گونه کلمات برای هیچ یک از آن دبستان‌ها و دبیرستان‌ها ضرورت ندارد بلکه مضر است و جز خراشیدن گوش و رنجه کردن زیاد در شنیدن و گفتن نتیجه‌ای نمی‌دهد و هرگز فضلا و ادبای متخصص ـ تا چه رسد به دیگران ـ به امثال این کلمات حاجتمند نخواهند شد.
وقتی در دبیرستان‌ها معمول شده بود که برای املا قطعاتی از تاریخ مُعجم و وَصاف و نَفثة‌المصدور و نظایر آن انتخاب می‌کردند و بنده هم یکی از پیروان این طریقه بودم و از خَبط و خطای خود به کلی غفلت داشتم و به خیالم که کاری سودمند می‌کنم و از چند سال پیش به این طرف ملتفت شدم که این رویه علاوه بر نداشتن نفع، ضرر بسیار هم دارد.
این‌گونه لغت‌ها قطع نظر از زنندگی دشوار تلفظ چون در محاوره به کار نمی‌رود، به خاطر هیچ‌یک از دانش‌جویان نخواهد ماند و کوشش آموزندگان بیهوده خواهد بود و هرگاه یکی از محصلین سعی کند که هر چه در ایام تحصیل آموخته از یاد نبرد و هر وقت نوشتن و گفتن آن کلمات را در ضمن الفاظ نرم و خوش آهنگ زبان فارسی بگنجاند، گذشته از آن‌که شنودگان به چشم تعجب و حیرت در وی خواهند نگریست،
مشتی لغات نا زیبا را که نقاد روزگار به گوشه‌ای افکنده و مانند زر ناسره از رواج افکنده، رایج خواهد ساخت.
علاوه بر این دیده شده که بسیاری از دانش آموزان دبستان‌ها یا دبیرستان‌ها در نوشتن الفاظ ساده‌ فارسی یا عربی متداول اشتباه می‌کنند.
به نظر من سهل‌ترین و مفیدترین راه برای املا و درست نوشتن آن است که آموزگاران گران مایه و دل بستگان عظمت ایران و شیفتگان زبان پارسی، لغات متداول فارسی و عربی را که مورد احتیاج روزانه‌ هر ایرانی است ـ با رعایت مهم و اهم املا کنند تا بتوانند از نو ساختن الفاظی که دست فرسود حوادث گردیده و زبان امروزی ما بدان نیازمند نیست، خودداری کنند.

✍🏻: #بدیع_الزمان_فروزانفر
استاد استادان، یگانهٔ دوران مولوی‌پژوه برجسته فراخور گرامی زادروزش💐 مانا نام و یادش🙏🏻

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ،فرخنده روز #فروردین_ایزد
درود بر #فروهر پاک گذشتگان

ای دو‌ لب تو چو می، مرا مِی ده
کان باشد رسم روز فروردین
#مسعودسعد
گل #تاج_خروس #نماد #فروردین_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرديروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری

فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری

مه بر زمین نرفت و پری دیده برنداشت
تا ظن برم که روی تو ماه است یا پری

تو خود فرشته‌ای نه از این گل سرشته‌ای
گر خلق از آب و خاک تو از مشک و عنبری

ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست
کز تو به دیگران نتوان برد داوری

با دوست کنج فقر بهشت است و بوستان
بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری

تا دوست در کنار نباشد به کام دل
از هیچ نعمتی نتوانی که برخوری

گر چشم در سرت کنم از گریه باک نیست
زیرا که تو عزیزتر از چشم در سری

چندان که جهد بود دویدیم در طلب
کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری

سعدی به وصل دوست چو دستت نمی‌رسد
باری به یاد دوست زمانی به سر بری

✍🏻: #سعدی


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب #امروز، به روز، پیروز ‌و فرخ روز #ورهرام_ایزد(پیروزی و‌ سرافرازی)

گل #قاصدک #نماد ورهرام ایزد است.


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#یک_برگ_کتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

🏚 برای عزیزْ از دست دادگان ساختمان #پلاسکو و‌ #مترو‌پل

دیوار آجری و قدیمی بود.
زیرش خالی شده بود، چند ترک بزرگ داشت و خم شده بود تو حیاط مدرسه.
زن خدمتگزار بغل دیوار پیت گذاشته بود و طناب کشیده بود، که بچه‌ها به دیوار نزدیک نشوند. بچه‌ها می‌ترسیدند توی حیاط بازی کنند.
آن‌طرف دیوار کوچه بود. قرار بود کسی بیاید و دیوار را درست کند. اما هنوز نیامده بود. بابای طوبی دید دیوار شکم داده و خطرناک است.
دخترش را میان بچه‌ها دید. فکر کرد که دیوار با کوچک‌ترین باد و بارانی روی بچه‌ها یا معلم‌ها خراب می‌شود.
رفت و چوب آورد که بزند زیر دیوار و نگه‌اش دارد.
داشت به دیوار ور می‌رفت که دیوار ریخت رویش.
بعدازظهر بود و مدرسه تعطیل بود، تا مردم محل خبر شدند و ریختند توی مدرسه، جانش را از دست داده بود.

✍🏻: #هوشنگ_مرادی_کرمانی فراخور گرامی زادروزش 💐
📚: #زیر_نور_شمع

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼 درود و ادب، به روز، پیروز ‌ #رام_ایزد
ترا روز رام از جهان رام باد
همان باد را با تو آرام باد.

گل شب‌بوی #خیری_زرد #نماد رام ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

ای زنی
که دوست می‌دارمش
که می‌جوشاند چشمه‌های شعر
گر پای گذارد بر هر سنگ

زنی که در رنگ پریدگی‌اش
بر دوش می‌کشد
تمام اندوهِ درختان

خوشا تبعید!
چون باشیم با یک‌دگر
ای زنی که خلاصه می‌کند:
تاریخ مرا
               تاریخ باران‌ را!



یا اَمرَأةً أُحِبُّها
تُفَجِّرُ الشِّعرَ إِذا داسَت على أيَّ حَجَر
یا امرَأةً تَحمِلُ في شُحُوبِها
جَمیعَ أحزانِ الشَّجَر
ما أجمَلَ المَنفى إذا کُنّا مَعَاً
یا امرَأةً توُجِزُ تاریخي
وتاریخَ المطر.

✍🏻: #نزار_قبانی سوریه، ۱۹۹۸–۱۹۲۳  
برگردان : صالح بوعذار 


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ،فرخنده روز #بادایزد

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار

باده است شادی دل پیوسته باده خور
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار
#مسعودسعد

گل #بادرنگ_بویه #نماد #باد_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

«اگر بپرسند که از شاهنامه چه می‌توان آموخت؟
پاسخ من این است که بی اغراق از هر صفحه شاهنامه می‌توان نکته‌ای آموخت.
از شاهنامه تاریخ و فرهنگ باستانی را آموخته‌اند، از شاهنامه آداب و رسوم و آیین‌های نیاکان ما را آموخته‌اند،
از شاهنامه ادبیات باستانی ما را آموخته‌اند،
از شاهنامه شاعری آموخته‌اند،
از شاهنامه اخلاق نیکو آموخته‌اند،
از شاهنامه کشورداری آموخته‌اند،
از شاهنامه هویتِ تاریخی، فرهنگی و ملی ایرانیان را آموخته‌اند و از شاهنامه زبان فارسی را آموخته‌اند.
امروز اهمیت زبان فارسی در کنار اهمیتِ هویتِ تاریخی، فرهنگی و ملی، مهم‌ترین آموزه این کتاب است و این دو آموزه از یکدیگر جدا نیستند.»

✍🏻: #جلال_خالقی_مطلق (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران)، فراخور زادروز استاد💐 ادیب، زبان‌شناس، ایران‌شناس و شاهنامه‌پژوه ایرانی است عمده کارهای پژوهشیِ او، در زمینهٔ شاهنامه و حماسه‌سرایی در ایران بوده‌است.
پیرایش علمی - تحقیقی - انتقادی شاهنامه از افتخارهای او‌ به شمار می‌رود.

📚: پیام به مناسبت نخستین همایش بزرگداشت فردوسی باشگاه شاهنامه‌پژوهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼امروز ،به روز، پیروز ‌و فرخ روز 💐#دی_به_دین
این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای #دادار یا آفریدگار است یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است.
در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی بوده‌است.

گل #شنبلید #نماد #دی_به_دین است

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

بدو گفت گیو ای سپهدار شاه
چه بودت که اندیشه کردی تباه

از اندیشهٔ ما سخن دیگرست
ترا کردگار جهان یاورست

بسی تخم نیکی پراگنده‌ایم
جهان آفرین را پرستنده‌ایم

و دیگر ببخت جهاندار شاه
خداوند شمشیر و تخت و کلاه

ندارد جهان آفرین دست یاز
که آید ببدخواه ما را نیاز

چو رستم بیاید بدین رزمگاه
بدیها سرآید همه بر سپاه

نباشد ز یزدان کسی ناامید
وگر شب شود روی روز سپید

بیک روز کز ما نجستند جنگ
مکن دل ز اندیشه بر خیره تنگ

نبستند بر ما در آسمان
بپایان رسد هر بد بدگمان

اگر بخشش کردگار بلند
چنانست کاید بمابر گزند

به پرهیز و اندیشهٔ نابکار
نه برگردد از ما بد روزگار

یکی کنده سازیم پیش سپاه
چنانچون بود رسم و آیین و راه

همه جنگ را تیغها برکشیم
دو روز دگر ار کشند ار کشیم

ببینیم تا چیست آغازشان
برهنه شود بی‌گمان رازشان

از ایران بیاید همان آگهی
درخشان شود شاخ سرو سهی


✍🏻: #فردوسی

 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، به‌روز، پیروز ‌و فرخ روز #دين_ایزد (وجدان، بینش و نگرش درونی است )خجسته. 🌾🍃

همه مردمی باید آیین تو
همه  رادی و راستی دین تو

گل #سدبرگ #نماد #دین_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

كنون كه وضعيت روزگار عادی نيست
بيا چو بيد بلرزيم اگرچه بادی نيست

دلاوری كن و خوش باش، پهلوان‌پنبه
كه خون رستمِ ما گردنِ شغادی نيست

به دست‌خورده‌ی مردم بيا و راضی باش
اگر نصيب تو يك عشق انفرادی نيست

بهشت نسيه خريديم و دل‌خوشيم به آن
مسلّم است كه اين فكر اقتصادی نيست

مزاج دم‌دمی تو بيان‌گر اين است
به وعده‌های خدای تو اعتمادی نيست

و عشق؟! شاعر بی‌بندوبار ساكت باش
در اين مقال مجال دهن‌گشادی نيست

✍🏻: ##علی_اکبر_یاغی_تبار

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، به‌روز و فرخنده #اردایزد: توانگری و دارایی همراه لحظه‌هاتان💐🙏🏻

ارد‌ روز است فرخ و میمون
با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگون‌رخ
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون

#مسعودسعدسلمان

گل #همیشه_بهار #نماد #ارد_ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسى

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

می‌گویند که در آغاز، کلمه بوده.
اما برای من، آغاز، همیشه با یک تصویر است.
وقتی درباره یک گفت وگو فکر می‌کنم ، همیشه اول تصویری از آن به خاطرم می‌آید. و چیزی که در عکاسی خیلی دوست دارم، ثبت یک لحظه واحد است:
لحظه ای کاملا گذرا و فرّار. شما عکس را می‌گیرید و ثانیه‌ای بعد همه چیز تغییر کرده .
سبک مثل چهره آدم است.
کاری که آدم انجام می‌دهد خاص است.
بنابر این بله، تصور می‌کنم سبک من وجود داشته باشد. همان‌طور که تمامی کسانی که در دنیای سینما کار می‌کنند و فیلم می‌سازند صاحب سبک هستند.
اما تصور نمی‌کنم که قابل تقلید باشد یا دست کم صد در صد بتوان تقلیدش کرد.
اما گاهی در شگفتم که حتی قسمت‌هایی از کار خودم هم به سبک من تعلق ندارند.
بعضی وقت‌ها سینمای خودم را هم به جا نمی‌آورم، چه رسد به سینمای دیگران.
سینما را نمی‌ شود یاد گرفت یا یاد داد.
مسائل تکنیکی یاد داده می‌ شوند اما هنر نه.

✍🏻:#عباس_کیارستمی
فراخور #روز_ملی_سینما این روز بر سینماگران و‌سینما دوستان خجسته و‌ فرخنده🎬🎥📹💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، به روز، پیروز ‌و فرخ روز #اشتاد_ایزد(راستی و درستی) پناه و ‌پشتیبانتان🍃🌺🙏🏻

اشتاد‌روز و تازه ز گل، بوستان
ای دوست می ستان ز كف دوستان

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش
زیرا كه سبز گشت همه بوستان
#مسعودسعدسلمان

گل #لاله #نماد #اشتادایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#یک_برگ_کتاب
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

طرف‌های ظهر بود که از تو کامیونِ یونجه پرتم کردن بیرون.
شب قبلش دوروبَرِ کامیونه ول گشته بودم و به محضِ این که خزیدم زیر برزنتش، خوابم بُرد. بعدِ سه هفته تو تیاجوآنا خیلی خواب لازم بودم و کماکان هم داشتم به خوابم می‌رسیدم که یه طرف برزنته رو -برا خاطرِ خنک شدنِ موتور- زدن کنار. یهو دیده بودن یه پایی از زیرش زده بیرون، پرتم کردن پایین. ولی یه سیگار بهم دادن؛ من هم دیگه زدم به جاده تا یه چیزی برا خوردن پیدا کنم.

📚: پستچی همیشه دو بار زنگ می‌زند
✍🏻: #جیمز_ام_کین
ترجمه : بهرنگ رجبی
مانند برخی هنرمندان که به شکل غریزی کار می‌کردند، اما گذر زمان نشان داد که جزو بهترین‌ها بوده‌اند، جیمز ام کین هم کار خودش را می‌کرد.
نفس‌گیر، تکان‌دهنده و تاثیرگذار، تنها کلماتی هستند که می‌توانند حس و حال این کتاب را توصیف کنند. «جیمز ام کین» با نوشتن کتاب «پستچی همیشه دو بار زنگ می‌زند» توانسته تمام کلیشه‌های قدیمی ادبیات جنایی و پلیسی را متحول کند. او آن‌قدر در دنیای ادبیات تاثیر گذاشته که خیلی از منتقدان و صاحب‌نظران معتقد بودند که هر کس می‌خواهد داستان‌نویسی یاد بگیرد، باید رمان‌های جیمز کین را بخواند اما خودش داستان‌نویسان دیگر را نمی‌خواند:
می‌گفت: «خودتان داستان نویس باشید، خواندن کتاب یک نفر دیگر برایتان مثل شکنجه است، در ذهن‌تان مدام همه چیز را به جای او دوباره می‌نویسید.
نمی‌توانید صرفا به عنوان یک خواننده کتاب را بخوانید.»

📎 فایل pdf و صوتی کتاب را در صبح و شعر ببینید💐👇🏻👇🏻👇🏻

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، پیروز ‌و فرخ روز
#زامیاد_ایزد 🌺🍃
چون روز زامیاد نیاری ز می ‌تو یاد
زیرا كه خوش‌تر آید می ‌روز زامیاد
#مسعود سعدسلمان

زامیاد: زمین ، سرچشمهٔ زندگی
گل #اسپرغم #نماد #زامیاد_ایزد است.

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شاهنامه
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

گرت سر بکارست بپسیچ کار
در گنج بگشای و بربند بار

تو گر چاشت را دست یازی به جام
و گر نه خورند ای پسر بر تو شام

نباید ز گیتی ترا یار کس
بی‌آزاری و راستی یار بس

نگه کرد پس ایرج نامور
برآن مهربان پاک فرخ پدر

چنین داد پاسخ که ای شهریار
نگه کن بدین گردش روزگار

که چون باد بر ما همی بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد

همی پژمراند رخ ارغوان
کند تیره دیدار روشن‌روان

به آغاز گنج است و فرجام رنج
پس از رنج رفتن ز جای سپنچ

چو بستر ز خاکست و بالین ز خشت
درختی چرا باید امروز کشت!

که هر چند چرخ از برش بگذرد
تنش خون خورد بار #کین آورد؟

خداوند شمشیر و گاه و نگین
چو ما دید بسیار و بیند زمین

از آن تاجور نامداران پیش
ندیدند کین اندر آیین خویش

چو دستور باشد مرا شهریار
به بد نگذرانم بد روزگار

✍🏻: #فردوسی

 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ،فرخنده روز #اورمزد
در پناه خداوند آرام و شاد باشيد🙏🏻

اورمزدست ای يار مِی گسار/
برخيز و تازگی کن و آن جام باده آر
ای اورمزد روی بده روز اورمزد/
آن مِی که شادمان کُندم اورمزدوار

گياه #مورت #نماد #اورمزد_امشاسپند است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوانِ ارمن
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار #مو کن
که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد

دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین
چه ترانه‌های محزون که به یادگار دارد

غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را
غم یار بی‌خیال غم روزگار دارد

گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد

دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
نه همه تنور سوز دل شهریار دارد

✍🏻: #شهریار فراخور گرامی روز شعر و‌ادب فارسی💐

شاعر دیگر از زیبایی زلف،گیسو و موی دخترکانم‌ نگو،
داغ مرگ فرزند سخت است🖤

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، بهروز و فرخ‌ #وهومن روز با منش نیک 🙏🏻💐

سرش سبز بادا منش ارجمند
منش برگذشته ز چرخ بلند
فردوسی

گل #یاسمن_سپید #نماد #وهومن_امشاسپند است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#نثر_فارسى

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

راهدارى ظالم و بد کیش که عمل او راهدارى بود و همیشه مسافرین و مترددین از تاجر و غیره از دست ظلم او دلگیر بودند،
تا روزى که وفات یافت مردم می‌گفتند ایا حال این راهدار چگونه باشد،
قضا را شبى یکى از صُلحا آن شخص را در خواب دید که بکمال خوشوقتى آراسته، آن شخص از آن راهدار پرسید: اى مرد!
تو نه آن مرد راهدارى که مردم را ظلم می‌نمودى؟
گفت: بلى. گفت: میخواستم بدانم که تو چگونه رفع آن مظلمه را کردى و این مرتبه از چه جهت یافتى؟.
آن‌مرد گفت: کرم خدا بر عصیان من زیادتى کرد و مرا بخشید.
آن‌مرد گفت: تو را بخدا قسم میدهم که وسیله بخشش بیان کن!
آن مرد راهدار گفت: روزى از راهدارخانه میرفتم که به گماشتگان سرکشى نمایم در میان راه طفلى را دیدم که گریه می‌کند و ظرف او شکسته و دوشاب او ریخته از آن طفل احوال پرسیدم،
گفت: پدرم این ظرف را پر از دوشاب کرد و به من داد که جهت یکى از خویشان ببرم،
در عرض راه پاى من بلغزید و ظرف از دستم بیفتاد و بشکست و دوشاب تمام بریخت، حال رفتن و نزد پدر خبر بردن مشکل است. چون این سخن از آن طفل شنیدم او را برداشته بخانه خود بردم و به همان شکل ظرف پیدا نمودم و پر از دوشاب کردم و باو دادم تا ببرد. و در وقت حساب و عقاب مرا به ثواب آن عمل بخشیدند. دیگر من کم از آن طفل نیستم،
خداوند عالمیان تو را به بیچارگى من خواهد بخشید.
دیگر اى گربه! اگر تو راست می‌گوئى و از قیامت خبر دارى چرا دست از ظلم بر نمیدارى؟ و آنچه در باب قیامت بمن گفتى من معتقدم و خواهم اعتقاد بدان داشت،
لیکن تو دست از آزار مردم بردار! گربه گفت: اى موش گوش بدار! و ظن بد درباره‌ى من مبر که من ظالم نیستم بلکه تو خود ظالمى، در این ساعت تو را و ظالمى تو را بر تو معلوم می‌نمایم.

✍🏻: #شیخ_بهایی
موش و گربه
 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، #بهترین_پاکی_و_راستی در ‌ تن و‌جانتان در #اردی_بهشت «اَشا‌وَهیشتا»،

ارديبهشت روز است ای ماه دلستان
امروز چو بهشت برین است بوستان
#مسعودسعد

گل #مرزنگوش #نماد #ارديبهشت_امشاسپند است.


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرديروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست؟
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست!

شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست

در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست

#حافظ این #خرقه بینداز مگر جان ببری
#کآتش از خرقهٔ #سالوس و #کرامت برخاست

✍🏻: #حافظ

 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب،به‌روز و فرخنده #شهریور روز (شهریاری اهورایی)
به شهریور اندر شَوی شادخوار،
کنی در سپندارمز کشت و کار.
#ملک‌الشعرابهار
گل #شاه_اسپرغم #نماد #شهریور_امساسپند است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يک_برگ_کتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

♦️در مورد رنجبران (کارگران و زحمتکشان) اطلاعات زیادی در دست نبود. ضرورتی هم نداشت.
تا زمانی که به کار کردن و زاد و ولد ادامه می‌دادند سایر فعالیت هایشان اهمیتی نداشت.
به حال خود رها شده بودند، همچون گله ای که در دشت های آرژانتین رها شده اند.
به شیوه ای از زندگی خو کرده بودند که به نظرشان طبیعی می نمود . یک شیوه آبا و اجدادی. به دنیا می‌آمدند، در آشغالدونی ها پرورش می یافتند.
در دوازده سالگی سر کار می‌رفتند. دوره‌ی کوتاه شکوفایی، زیبایی و میل جنسی را پشت سر می گذاشتند.
در بیست سالگی ازدواج می‌کردند. در سی سالگی میانسال می‌شدند و اکثرا در شصت سالگی از دنیا می‌رفتند.
کار سنگین جسمانی ، خانه داری و مراقبت از بچه‌ها، نزاع های بی‌اهمیت با همسایه‌ها، فیلم‌ها، فوتبال، آبجو و بیشتر از همه قمار، ذهن آن ها را به خود مشغول می‌ساخت.
کنترل کردن آ‌ ها کار دشواری نبود. چند مامور "پلیس اندیشه" همیشه در میان آن‌ها رفت و آمد می‌کردند، شایعات بی‌اساس پخش می کردند و افرادی را که به نظر می‌آمد خطرساز باشند شناسایی و معدوم می‌ساختند.

یک روز "وینستون" متوجه جمعیتی شد که با سر و صدای زیادی در وسط چهارراه تجمع کرده بودند.
با خودش گفت شروع شد شروع شد انقلاب شروع شد ، مردم بالاخره طغیان کردند. نزدیک شد، دو زن چاق بر سر یک قابلمه با هم درگیر شده بودند و هریک سعی داشت آن را از دست دیگری درآورد و موهای یکی از آنها به‌شدت پریشان شده بود.
یک لحظه هر دو قابلمه را کشیدند و دسته قابلمه کنده شد.
وینستون با تنفر آنها را تماشا می کرد. با این حال صدایی که در آن لحظه از حنجره چندصد زن برخاسته بود به طور عجیبی قدرتمند به نظر می‌رسید! چرا آنها نمی‌توانستند همین فریاد را برای موضوعی واقعا مهم سر دهند؟

آن‌ها تا به آگاهی نرسند، طغیان نخواهند کرد، و تا طغیان نکنند به آگاهی نخواهند رسید...

✍🏻: #جورج_اورول
برگردان : #صالح_حسینی
۱۹۸۴:📚


📎فایل pdf کتاب را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ،به روز و فرخ روز #آبان_ایزد 💦
به (آبان) بپرهیز از آب و ای جوان/
مَیالای و مَیازار آب روان
#ملک‌الشعرابهار

#نماد این روز #گل_نیلوفر است.

زلالی و طراوت آب‌ها سهم لحظه‌هاتان🙏🏻
#آبانگان 💧💦خجسته و فرخنده
#زن_زندگی_آزادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher